درمان با الکترو شوک (Electroconvulsive Therapy (ECT

ECT در سال ۱۹۳۸ برای درمان افسردگی و سایر موارد اختلال روانی شدید ابداع شد. با استفاده از بیهوشی عمومی و الکتروآنسفالوگرافی نحوه اجرا و پایش ECT از نظر بروز تشنج و سایر عوارض مغزی اصلاح گردید. منگی گذرا و اختلال اوریانتاسیون پس از هر جلسه شوک چند دقیقه دوام می یابد. مشکل یادگیری (Ante grade Amnesia) که باعث اشکال در حفظ مطالب جدید می شود و نیز فراموشی نسبت به گذشته (Retrograde Amnesia) معمولا بیش از چند روز دوام نمی یابد.

در موارد فراموشی طولانی مدت بعد از ECT موضوع قابل تامل می باشد. بطور معمول یک دوره درمان ECT شش تا دوازده جلسه بوده که هر هفته دو تا سه بار انجام می گیرد. موارد اجرای ECT در افسردگی، اسکیزوفرنی، مانیای دوقطبی و کاتاتونی است. ECT صرفا به موارد مقاوم به درمان دارویی و نیز مواردی که موانع مصرف دارو و یا خطرات خودکشی و اختلال شدید سایکوز و کمی کارایی وجود داشته باشد محدود می شود. ECT در افراد پیر با افسردگی شدید بیشتر بکار گرفته می شود.

دستگاه ECT در رده وسایل گروه سه از نظر خطرات، مورد تایید وسایل پزشکی قرار گرفته است. گذشته از اینکه این وسیله در رده دو یا سه قرار گرفته همه ساله حدود یکصد هزار نفر در آمریکا تحت درمان با ECT قرار گرفته اند. بررسی مقایسه ای و کنترل شده در مدت چهار هفته، نشان داده که اثر ECT بیش از موارد  ECT پلاسبو (بدون جریان برق)، داروی پلاسبو و بعضی از دارو درمانی ها بوده است. ولی نتایج مقایسه ای ECT با دارو درمانی در بلند مدت مشخص نیست. در همه موارد در درمان با ECT نتیجه سریع تری بدست داده است. اجرا ECT به نیمکره غیر غالب (طرف راست در راست دستها) و استفاده از پالس کوتاه و یا خیلی کوتاه با نتایج بهتر و عوارض کمتر همراه بوده است.

بررسی در موارد شوک درمانی نشان داده است که اختلال اوریانتاسیون و یا اختلال حافظه گذشته، دو هفته بعد از انجام شوک وجود نداشت. عملکرد شناختی کلی بیماران پس از سه تا شش ماه بدون تغییر و در مواردی بعلت بهبود افسردگی بهتر بوده است. بدترین عارضه شوک درمانی اختلال در یادآوری خاطرات گذشته شخصی افراد بمدت بیش از شش ماه بوده، ولی خاطرات گذشته غیر شخصی مختل نشده بود. این عارضه در موارد ECT دو طرفه بیشتر است.

اختلال در خاطرات اتوبیوگرافی را علاوه بر خود بیمار، اطرافیان نیز متوجه شده اند. این موضوع در افرادیکه افسردگی داشتند حائز اهمیت است. در افراد پیر با اختلال حافظه کهولت و عوارض عروقی مغزی ارزیابی این موضوع مشکل تر است. در هر حال در همه موارد حذف دائم مقادیری از خاطرات شخصی گذشته بعد از شوک درمانی تایید شده است. برای بیمارانی که از سایر روشهای درمانی نتیجه نگرفته اند قبول این عارضه با امضاء رضایت نامه قبل از شوک درمانی می تواند راه حل مناسبی باشد.

سندرم خستگی مزمن



سندرم خستگی مزمن


گاهی افرادی را می بینید كه دائما احساس خستگی ، دردهای منتشر بدن ،اختلال در تمركز حواس و فراموشی بیش از حد ، سردردهای دائمی و آزار دهنده ، سختی در بلند شدن از رختخواب و احساس ناتوانی صبحگاهی و...شكایت دارند.

این حالت را اصطلاحا سندرم خستگی مزمن می نامند و البته برای گذاشتن این تشخیص ، رد كردن بیماریهای دیگر بسیار اهمیت دارد .این بیماری نسبتا شایع بوده و از سال ۱۹۸۰ توسط پزشكان مورد توجه خاصی قرار گرفت.
بسیاری از مبتلایان ، خودشان از ابتلاء به این مشكل به عنوان سندرم خستگی مزمن بی خبرند و مرتبا به متخصصین مختلفی مثل پزشكان قلب ، و... مراجعه می كنند تا تحت درمان قرار گیرند.
از اصلیترین علائم این بیماری میتوان به احساس خستگی و ضعف ، و ناتوانی انجام فعالیتهای روز مره و معمولی حتی پوشیدن لباس ، یا خوردن غذا و...، تمایل به خوابیدن بیش از حد و... اشاره كرد.بحدی كه شغل ، تحصیل و سایر فعالیتهای شخص را تحت تاثیر قرار می دهد .
این بیماری می تواند چند ماه تا چند سال بطول انجامد. اغلب مبتلایان را خانمها خصوصا در سنین بین ۲۰-۴۰ سال تشكیل می دهند ، اما هر فردی با هر سنی در معرض ابتلاء به آن میباشد.
علل این بیماری كدامند ؟
علل این حالت هنوز بطور كامل شناسائی نشده اند امادر گیری سیستم های ایمنی و اعصاب را در ایجاد آن دخیل می دانند. زمینه های ژنتیكی ، بیماریهای زمینه ای ، شرایط محیطی ، استرسها و بسیاری از مسائل دیگر در ایجاد این مشكل مورد اتهامند. حتی برخی محققین ، ویروسهای خاصی را در ایجاد این بیماری مسؤل دانسته اند ! اما میتوان گفت كه هنوز هیچكدام از این نظرات به اثبات نرسیده اند !
علائم این بیماری از فردی تا فرد دیگر تفاوتهای فاحشی دارند، و از شدتهای مختلفی برخوردارند . از سال ۱۹۹۳ به بعد قرار شد تنها زمانی این تشخیص بر روی افراد گذاشته شود كه حد اقل بیش از ۶ ماه درگیری واضح وجود داشته باشد و سایر بیماریها و حالات مولد این علائم رد شده باشند
نكته ی جالب اینكه برخی از این افراد حتی دچار تبهای خفیف ،تاری دید ، لرز ، تعریق شبانه ، اسهال ، و تغییرات اشتها نیز میشوند‌!
تشخیص این بیماری كار ساده ای نیست ، چرا كه وسیله یا آزمایش خاصی برای اینكار وجود ندارد بلكه باید با رد كردن بیماریهای متعدد دیگر مثلا در سیستم كلیه و مجاری ادرار ، قلب ، عفونتها ، افسردگی و سایر بیماریها ی روحی روانی ،مشكلاتی از قبیل سكته های مغزی ، كم خونیهای مختلف مثلا ناشی از كمبود آهن ، بیماریهای هورمونی مثل كم كاری تیروئید و ... ، به این بیماری مرموز و موذی فكر كنیم.


منبع:ویستا

ارتباط افسردگی با تشدید درد جسمانی

افسردگی می‌تواند باعث افزایش درد فیزیکی شود و همچنین درد جسمانی می‌تواند افسردگی را در پی داشته باشد.

در برخی اوقات و زمانی که افراد دچار بیماری می‌شوند افسردگی نیز به‌دلیل طولانی شدن بیماری و شدت درد به سراغ آنها می‌آید. در برخی از مواقع نیز افراد حین سپری کردن دوران افسردگی به یک بیماری مبتلا می‌شوند که این همزمانی افسردگی با بیماری فیزیکی می‌تواند باعث شدت یافتن درد ناشی از بیماری شود.

غالبا افراد افسرده افراد ملول و ناراحتی هستند که نمی‌توانند افکار خود را کنترل کنند و در واقع می‌توان گفت افکار بر آنها مسلط شده و آنها را به‌شدت آزار می‌دهد. در مواردی که بیماری نیز بر افراد افسرده عارض می‌شود آنها فکر خود را عمیقا متوجه بیماری می‌کنند و به نوعی با تلقین شدید بیماری، خود را در معرض درد‌های شدیدتری قرار می‌دهند. با مثالی ساده شاید بتوان بهتر این مسئله را توضیح داد. تصور می‌کنیم فرد افسرده‌ای دچار سر‌درد شده است.



او به محض دچار شدن به این بیماری موقت، فکر خود را معطوف آن می‌کند و به‌طور غیرواقعی به‌خود تلقین می‌کند که دچار درد بسیار شدیدی شده است این تلقینات سبب می‌شود که او به واقع درد را با شدت بسیار بیشتری از آنچه هست حس کند.

این قضیه سویه دیگری نیز دارد؛ بر مبنای نظر بسیاری از محققان و به‌ویژه روانشناسان افرادی که دچار بیماری‌های طولانی همراه با درد شدید می‌شوند به مرور در معرض خطر ابتلا به افسردگی قرار می‌گیرند، درد واقعاً ناراحت‌کننده است و افسردگی سبب تشدید آن می‌شود.

افرادی که دارای بیماری‌های جسمانی مزمن هستند و همواره درد می‌کشند سه برابر افراد معمولی در معرض خطر ابتلا به بیماری‌های روانی- ازجمله تغییر حالت و اضطراب- قرار دارند. این افراد اگر دچار افسردگی شوند، احتمال اینکه افسردگی در آنها به یک بیماری مزمن تبدیل شود نیز سه برابر افراد عادی است.

وجود درد باعث می‌شود تا روند بهبود افسردگی به تاخیر بیفتد و از سوی دیگر افسردگی نیز باعث دیرتر بهبود یافتن درد می‌شود. به‌عنوان مثال این امکان وجود دارد که بیمار هیچ‌گونه تمایلی به شرکت در برنامه‌های توانبخشی از خود نشان ندهد. افسردگی باعث می‌شود تا شخص از اجتماع دوری گزیند و این انزوا باعث بدتر شدن بیماری او می‌شود.

درد هم فرد را از تحرک باز می‌دارد و بی‌تحرکی نیز خود زمینه‌ساز به‌وجودآمدن دردهای بعدی می‌شود.

درد و افسردگی کاملا به هم مرتبط هستند. افسردگی باعث بروز نشانه‌های جسمانی غیرقابل توضیح مانند درد پشت و کمر یا سردرد می‌شود. در برخی از موارد نیز افسردگی موجب افزایش پاسخ به درد یا حداقل افزایش رنج همراه با درد می‌شود.

از طرف دیگر درد مزمن نیز استرس‌زا است و موجب افسردگی می‌شود. گاهی افسردگی و درد دور باطلی را ایجاد می‌کنند.

تحقیقات گذشته نیز نشان داده بود که درد و افسردگی دارای الگو‌های مغزی مشابه در مغز هستند. در واقع برخی از مواد شیمیایی پیام‌رسان در مغز، درد و روحیه و خلق خو را کنترل می‌کنند. افزون بر آن درد مزمن و افسردگی از عوامل مشترک ژنتیک و محیطی تأثیر می‌پذیرند.


منبع:همشهری آنلاین

ام اس و فیزیوتراپی

 

فیزیوتراپی چیست؟

  به زبان ساده می‌توان فیزیوتراپی را علم درمان به‌وسیله حرکت و روش‌های فیزیکی دانست. به اشخاصی که در این مورد تحصیل کرده‌اند فیزیوتراپیست می‌گویند.

 

ام اس و فیزیوتراپی

یکی از مشکلات اصلی ما، ضعف و محدودیت در حرکت است که از طرفی به‌علت درگیری قسمت‌های حرکتی در مغز و نخاع و از طرف دیگر به‌علت کم تحرکی خودمان است شاید شما هم به یکی از علل زیر حرکات خود را محدود کرده‌اید:

افسردگی و بی‌حوصلگی، ترس از افتادن و جراحات و یا ناآگاهی (مثلاً ترس از مضر بودن فعالیت). کم بودن تحرک خود دارای عوارضی است مانند کوتاه شدن و ضعیف‌تر شدن عضلات، زخم بستر، یبوست و ...

حتماً تابه‌حال با فردی که دست یا پایش شکسته است برخورد داشته‌اید و شاهد بوده‌اید که پس از درمان شکستگی و باز کردن گچ، بیمار در انجام حرکات آن عضو ناتوان شده و نیازمند به فیزیوتراپی برای مدتی محدود می‌باشد. فرق ما با چنین بیمارانی در این است که برای مدت نامحدودی به فیزیوتراپی محتاجیم. شاید فکر کنید عملی نیست که همه روزه به یک فیزیوتراپیست رجوع کنید و شاید انجام مداوم این کار از نظر وقت و یا هزینه غیرممکن باشد. اما با یک روش ساده می‌توانیم این مشکل را حل کنیم:

۱. ابتدا به یک فیزیوتراپیست حاذق و دلسوز مراجعه کنید. یافتن او اصلاً مشکل نیست! کافی است به یک مرکز فیزیوتراپی رجوع کنید و در صورتی که در آنجا راحت بودید و حس کردید به مشکلات شما توجه می‌شود و برایتان دقیقاً برنامه‌ریزی می‌کنند، می‌توانید همیشه به همان فیزیوتراپیست مراجعه کنید. بدیهی است علاوه بر دقت و توجه متخصص مربوطه، سلیقه شخصی شما هم بسیار مهم است و مثلاً فیزیوتراپیست انتخابی فردی دیگر، ممکن است برای شما انتخاب مناسبی نباشد.

۲. متخصص فیزیوتراپی شما را معاینه می‌کند و حرکت‌های مناسب را به شما توصیه می‌کند و به صلاحدید ایشان چند جلسه‌ای در همان مرکز تمرین می‌کنید.

۳.   حرکاتی که فعلاً لازم دارید، تعداد و چگونگی انجام روزانه آن‌هارا در خانه بیاموزید و در صورت نیاز به وسایل کمکی، آن‌ها را از فروشگاه‌های این نوع لوازم تهیه کنید و یا اگر می‌توانید مشابه آن‌ها را برای خود بسازید.

۴.   همه روزه در منزل زمانی را به حرکات فیزیوتراپی اختصاص دهید و ضمن انجام این ورزش‌ها سعی کنید بیشتر به بهبودی و تندرستی فکر کنید.

۵. به صلاحدید فیزیوتراپیست هر چند هفته به او مراجعه کنید تا هم درستی انجام تمرینات را بررسی کند و هم درصورت لزوم ،آنها را تغییر دهد.

چند توصیه کلی:

-منظور ما از انجام حرکات فیزیوتراپی رسیدن به وضعیت بهتر جسمی و روحی است نه شرکت در مسابقات المپیک! پس در انجام ورزش‌ها منظور ما، انجام تعداد کمی حرکت در نوبت‌های متعدد در طی روز است.

-حرکات را تا مرز رسیدن به خستگی انجام بدهید. در صورت تمایل پس از مدتی استراحت می‌توان دوباره حرکات را تکرار کرد.

-هر موقعیتی که انجام حرکت را آسان کند مفید است، بنابراین با توجه به سبک شدن وزن بدن در آب، شنا یکی از مفیدترین ورزش‌ها برای شما می‌باشد. البته نیازی به شنای حرفه‌ای نیست و اندکی هم که در آب دست و پایتان را تکان دهید بسیار مفید است.

 

منبع:انجمن مولتیپل اسکلروز ایران

 

بیماری ام‌اس، اعصاب را تخریب می‌کند


در بیماری ام اس (MS)، غشای پوشاننده اعصاب مرکزی به نام میلین، از بین می رود. در نتیجه سیستم عصبی مرکزی که شامل مغز و نخاع است، دچار آسیب می شود.


بیماری ام اس

وظیفه سیستم عصبی مرکزی عبارتست از: پردازش اطلاعات دریافتی و کنترل حرکات عضلات برای انجام کارهای خاص.

ام اس (multiple sclerosis) یا MS ، یکی از بیماری هایی است که موجب تخریب میلین اعصاب در سیستم عصبی مرکزی می شود.

میلین، غشای پوشاننده اعصاب است که مانند یک عایق از آنها محافظت می کند. از بین رفتن میلین باعث تخریب اطلاعات در سیستم عصبی مرکزی می شود و علائم MS بروز می کند.

 

چه افرادی دچار MS می شوند؟

معمولا این بیماری در افراد 20 تا 50 ساله شایع است، اما در کودکان و افراد مسن نیز دیده می شود.

زنان دو برابر مردان و زودتر از آنها به این بیماری مبتلا می شوند.

 

علل بیماری MS چیست؟

دلیل این بیماری هنوز ناشناخته است.

20 سال پیش محققان دریافتند یک عامل خارجی مانند ویروس باعث تغییر عملکرد سیستم ایمنی بدن شده و این تغییر باعث می شود که سیستم ایمنی، میلین اعصاب را به عنوان یک مزاحم در نظر گرفته و به آن حمله کند.

البته این نظریه هنوز به اثبات قطعی نرسیده است، ولی حمله سیستم ایمنی به بافت عصبی بر اساس شواهد درست است.

این حمله به نام حمله خودایمنی خوانده می شود و در نتیجه MS، یک بیماری خودایمنی است.

در اثر حمله سیتسم ایمنی بدن به بافت عصبی، التهاب رخ می دهد و میلین از بین می رود، در نتیجه پیام های عصبی در طول عصب تخریب شده کندتر حرکت می کنند.

ممکن است بعد از حمله، برخی از میلین ها دوباره ترمیم شوند و برخی دیگر برای همیشه از بین بروند.

با پیشرفت بیماری، بر تعداد اعصاب آسیب‌دیده افزوده می شود و فرد دچار اختلال بینایی، گفتاری، راه رفتن، نوشتن و حافظه می شود.

 

MS یک بیماری ارثی است؟

گرچه هنوز این مسئله معلوم نیست، اما ژنتیک می تواند در این بیماری نقش داشته باشد.

در خانواده هایی که فامیل درجه یک آنها دچار این بیماری باشد، شانس ابتلا به این بیماری زیاد است. در نتیجه برادر، خواهر، پدر و مادر و یا فرزند یک فرد مبتلا به ام اس، در معرض ابتلا به این بیماری قرار دارند

عوامل محیطی نیز در ابتلای به این بیماری موثرند.

 

انواع MS

- ام اس عودکننده و فروکش کننده

- ام اس پیشرونده اولیه

- ام اس پیشرونده ثانویه

- ام اس پیشرونده و عود کننده

 

MS عودکننده و فروکش کننده

حدود 65 تا 80 درصد افراد مبتلا به ام اس، دچار این نوع می باشند.

این نوع یکی از شایع ترین انواع MS است.

ام اس عودکننده و فروکش کننده، دارای حملات حاد غیرقابل پیش‌بینی همراه با بدتر شدن علائم و سپس بهبودی کامل، نسبی و یا عدم بهبودی برخی از عملکردها است.

در این نوع ام اس، علائم به طور کامل و یا نسبی ناپدید می شوند و بهبودی رخ می دهد و مجددا حمله بیماری شروع می شود.

زمان بین بهبودی و تکرار حمله ممکن است هفته ها و یا چندین ماه طول بکشد.

 

MS پیشرونده اولیه

این نوع MS، دارای پیشرفت تدریجی، بدون هیچگونه عود و یا بهبودی می باشد.

تنها 15 درصد بیماران، دارای این نوع MS می باشند.

این نوع بیشتر در افراد بیش از 40 سال مشاهده می شود.

 

MS پیشرونده ثانویه

در ابتدا با یک دوره عودکننده و بهبودی آغاز می شود، اما بعد از آن پیشرفت می کند.

بخش پیشرفت ممکن است طی مدت کوتاهی پس از شروع MS آغاز شود و یا ممکن است سال ها بعد رخ دهد.

حدود 50 درصد از بیماران مبتلا به MS عودکننده و فروکش کننده، بعد از گذشت 10 سال به MS پیشرونده ثانویه مبتلا می شوند.

 

MS پیشرونده و عودکننده

این نوع MS دارای شیوع کمتری نسبت به سایر انواع آن است.

این نوع ام اس، دارای پیشرفت مداوم با حملات حاد است که ممکن است بهبود یابد یا نه.

افراد مبتلا به این نوع MS ممکن است در ابتدا به نوع پیشرونده اولیه دچار شوند.

 

علائم MS

- اختلالات بینایی (تاری دید، تشخیص نادرست رنگ ها، نابینایی در یک چشم و درد چشم)

- ضعف اندام، از دست دادن هماهنگی عضلات و عدم تعادل بدن

- گرفتگی عضلات، خستگی، بی حسی و سوزن سوزن شدن آنها

- از دست دادن احساسات، لکنت زبان، لرزش و یا سرگیجه

- اختلال در دفع مدفوع و ادرار

- تغییرات ذهنی (کاهش تمرکز، کمبود توجه و از دست دادن حافظه)

- افسردگی

- پارانویا (بیماری توهم و سوء ظن)

- خنده و گریه غیرقابل کنترل


منبع:تبیان

انار میوه زندگی ، ۱۰ فایده انار برای سلامتی


انار را می توان میوه زندگی نامید . بسیاری از عناصر و ویتامین هایی که بدن برای یک زندگی سالم نیاز دارد در انار یافت می شود. با هم ۱۰ فایده اصلی خوردن انار و نقش آن در زندگی سالم را بررسی می کنیم :

    ۱ .انار دارای ۱۵ اسید آمینه است که  ۶ نوع ازاین اسیدها در هیچ میوه دیگری به جز انار یافت نمی شود. این خاصیت برای گیاه خوران  بسیار مناسب است زیرا آن ۶ اسید آمینه غیر از انار فقط در گوشت وجود دارند .

  ۲ . انار قلب را سالم نگه می دارد.و درصد ابتلا به حمله قلبی و سکته مغزی را در خود کاهش می دهد .این خاصیت به این دلیل است که انار عروق و شریان های خونی را انعطاف پذیر نگه داشته و از سفت شدن آن جلوگیری کرده و بدین ترتیب گردش خون به راحتی صورت می گیرد.

  ۳ .انار سرشار از آنتی اکسیدان است که از سرطان پیشگیری می کنند . همچنین می تواند از برگشتن سرطان پروستات در مردان جلوگیری کند و از پخش شدن سرطان در بدن آنها جلوگیری می کند .

  ۴ .انار سطح کلسترول در بدن را تحت کنترل نگه می دارد.انار مانع از اکسیداسیون کلسترول و گرفتگی احتمالی عروق خونی می شود.

  ۵ .انار میوه مناسب برای رژیم غذایی و کاهش وزن است. کم کالری است و بسیاری از ویتامین های مورد نیاز بدن را تامین و آن را سالم نگه می دارد. این میوه غنی از ویتامین A، B و C است که  به سوخت و ساز بدن کمک فراوانی می کند.  

۶ .انار می تواند شب کوری شما را درمان  کند. انار باعث تحریک و تولید  ارغوان بینایی در چشم شما می شود و دید شما را بهبود می بخشد.   ۷ .این میوه حتی از چای سبز نیز بیشتر آنتی اکسیدان دارد و برای  پیشگیری از سرطان بسیار موثر است. در واقع، آب انار حاوی سه برابر بیشتر آنتی اکسیدان های موجود در همان مقدار چای سبز است.

  ۸ .انار همچنین در جلوگیری از سرطان پستان و ریه مفید است. تحقیقات نشان داده است که آب این میوه  قادر به کشتن سلول های سرطانی و بهبود سلامت سلول های طبیعی در سینه و ریه ها می شود.

  ۹ .آب انار به سالم نگه داشتن دندان ها نیز کمک می کند. این میوه به عنوان یک جرم زدای طبیعی عمل می کند و باعث تقویت بافت های مخاطی در دهان می شود.


  ۱۰ .انار باعث سم زدایی در بدن نیز می شود. آب انار تازه به تمیز کردن خون از سموم کمک می کند. همچنین باعث افزایش اشتها شده و هضم غذا را بهبود می بخشد.  

خواص طبي و درماني انار از ديدگاه طب سنتي

 خواص انار :

 تصفیه خون
می‌دانید که انار یک تصفیه‌کننده خون بوده و برای کبد بسیار مناسب است. به این دلیل از قدیم خوردن این میوه برای شفافیت پوست توصیه می‌شده است.
از امام رضا(ع) نقل می‌کنند که: «انار بخورید تا دهان‌تان پاکیزه و خوش‌بو شود.» مطالعات متعدد نشان داده که عادت به خوردن این میوه مانع تشکیل پلاک‌های دندانی و بروز پوسیدگی دندان می‌شود.

تقویت قلب
نکته مهمی که باید درباره انار بدانیم خاصیت حفاظتی آن در برابر بیماری‌های قلبی است. انار احتمال ابتلا به بیماری‌های قلبی را با کاهش فشار خون، جلوگیری از اکسید شدن LDL و تشکیل پلاک در دیواره عروق پایین آورده و ریسک ابتلا به گرفتگی عروق را کم می‌کند.

رب انار
یکی از فرآورده‌های پرمصرف این میوه رب انار است؛به این ترتیب که آب انار را جوشانده و آن را تغلیظ می‌کنند و به عنوان چاشنی به خصوص در خورش فسنجان و تهیه زیتون پرورده مورد استفاده قرار می‌دهند. البته این رب می‌تواند ترش و یا شیرین باشد که با افزودن کمی شکر و یا آب نارنج و یا آب غوره این مزه‌ها تقویت خواهند شد.

ترکیب انار و گل‌پر
خوردن این میوه و آب آن به دلیل ترکیباتی که دارد، یبوست‌آور است و خوردن‌اش به همراه هسته مانند یک ملین عمل می‌کند اما به دلیل ایجاد مشکلاتی به هنگام دفع، بهتر است که یک چهارم آن را با هسته و بقیه‌اش را بدون هسته میل کنید.ضمنا از آنجا که این میوه نفاخ است، مصرف آن با گیاه معطری مانند گل‌پر که طبع گرمی دارد،خاصیت نفاخ بودن را از این میوه می‌گیرد.

خوردن انار یا آب آن به تنهایی سوء‌هاضمه‌آور بوده و سوزش معده به دنبال دارد. به این دلیل خوردن‌اش با گلپر توصیه می‌شود. یادتان باشد که خوردن مقدار کمی از انار گلپر زده بعد از غذا به هضم غذا کمک می‌کند.

میوه بارداری
خانم‌های باردار نیز بهتر است در این دوران انار میل کنند زیرا این میوه هم علایم ویارشان را کاهش می‌دهد و هم به رشد جنین کمک می‌کند.

آش انار
با این میوه می‌توانید آشی گرم تهیه کنید به نام آش انار که یزدی‌ها آن را پخته و بیشتر از همه میل می‌کنند. طرز تهیه‌اش به این ترتیب است که برنج و لپه را به همراه سبزی آش (جعفری و گشنیز) و کمی سیر طبخ کرده و سپس نیم ساعت قبل از برداشتن آش از روی حرارت به آن آب انار یا رب انار می‌افزایند و به جای نعناع داغی که به سایر آش‌ها اضافه می‌شود، به آن کمی گلپر می‌زنند.

منبع آنتی‌اکسیدان
این میوه سرشار از ویتامین C (یکی از آنتی‌اکسیدان‌های قوی) است و به این ترتیب، خوردن یک عدد از آن یا
۱۰۰ سی‌سی از آب انار تامین‌کننده ۱۶ درصد از نیاز روزانه به این ویتامین است. ضمنا منبعی از ویتامین B5 و پتاسیم است و ترکیبات آنتی‌اکسیدانی آن هم از خانواده پلی فنول‌ها، دیگر مواد ارزشمند این میوه هستند. مزه گس انار نیز به دلیل تاننی است که در پوست‌اش دارد، درست مثل چای.

۵۰ خاصیــت مهــم انــار که نمــی دانستیــد !

دفع مضرات دخانیات، تقویت معده، از بین برنده غم و اندوه و افزایش هوش آدمی از جمله ۵۰ خواص خارق العاده انار هستند.

خداوند متعال در هر فصلی میوه های متناسب با آن فصل را آفرید تا آدمی بر اساس نیازهای جسمی خود از میوه ها استفاده کند. محققان طب قرآنی بر این عقیده اند که انار به عنوان یک میوه بهشتی از این جهت در فصل پاییز به بار می نشیند که فصل پاییز فصل خزان درختان و گرفتگی آسمان است و برای جلوگیری از افسردگی و نگرانی دانه های انار بسیار مفید بوده و موجب شادابی می شوند.

همچنین پزشکان و متخصصان تغذیه خواص انار را به ۵۰ مورد تقسیم کرده اند:

۱) پوست و ریشة انار ضدکرم

۲) انار معتدل، مقوی، ملین، ادار آور و ضد تشنگی

۳) اگر بعد از غذا انار شیرین خورده شود رنگ چهره زیبا و غذا آسان هضم می شود.

۴) کسانی که لاغر هستند خوردن انار برای آنها مفید است البته نوع شیرین آن

۵) انار شیرین برای کسانی که یرقان دارند مفید است، یک ساعت قبل یا بعد از غذا میل شود.

۶) انار شیرین سرفه را تسکین می دهد و صدا را باز می کند (برای کسانی که آواز می خوانند)

۷) انار شیرین خارشهای بدن را تسکین می دهد.

۸) طبع انار ترش سرد است.

۹) مقوی معده و کبد است، البته انار شیرین

۱۰) کسانی که زخم معده دارند انار ترش ممنوع است. به طور کلی زیاده روی در مصرف انار ترش امکان به وجود آمدن زخم معده را دارد.

۱۱) جهت درمان زخمهای دهان روزی چندبار آب انار ترش را در دهان نگه داشته و مزمزه نمایید.

۱۲) جهت درمان زخم داخل بینی یا گوشت اضافی روی زخمها آب انار ترش را بجوشانید تا غلیظ شود، سپس با عسل مخلوط نمایید و بر روی آنها بمالید.

۱۳) رب انار مقوی بدن و چاق کننده است.

۱۴) رب انار یبوست می آورد.

۱۵) خوردن انار غم و اندوه را از بین می برد.

۱۶) کسانی که میل به خوردن خاک و چیزی دیگر دارند با خوردن رب انار از بین می رود.

۱۷) خانمهای حامله اگر در دوران حاملگی رب انار بخورند ویار آنها از بین می رود.

۱۸) برای از بین بردن ترشحات سادة زنانگی از دمکردة گل انار روزی ۲ استکان استفاده شود. ۵ گرم گل خشک در ۲۰۰ سی سی آب جوش ۲۰ دقیقه دم کرده، بنوشید.

۱۹) برای کسانی که خروج مقعد دارند پوست انار خشک یا تازه را در آب بجوشانند صاف کرده و بعد از هر بار اجابت مزاج در داخل آب نیمگرم یا سرد آن بنشینند. برای کسانی که بواسیر دارند این عمل مفید است.

۲۰) کسانی که کرم دارند حدود سه یا چهار گرم پوست انار را با یک لیوان آب گرم میل نمایند. بهتر است یبوست نداشته باشند اگر چنانچه یبوست دارند یک روز قبل از خوردن پودر پوست انار مسهل یا سوپ های ملایم بخورند و ۲ ساعت بعد از خوردن پودر پوست انار مقداری سوپ میل شود.

۲۱) کسانی که کم خون هستند یا احساس خستگی زیاد می کنند از دم کرده یا جوشاندة برگ انار به عنوان چای استفاده (۱۰ گرم در ۲۵۰ سی سی آب) کنند.

۲۲) دم کردة برگ انار میگرن را برطرف می نماید. ۵ عصر و آخر شب یک لیوان میل شود. ۵ گرم گل انار در یک لیوان آب جوش دم کرده.

۲۳) برای درمان کرم کدو بین ۶۰ تا ۹۰ گرم پوست خشک کردة ریشه با ساقة انار را در ۲ لیوان آب به مدت ۲ شبانه روز خیس کرده سپس با حرارت ملایم آن را جوشانده تا آب به یک لیوان برسد، سپس صاف نموده در ۲ یا ۳ نوبت با کمی عسل مخلوط کرده میل شود. بعد از آن بیمار هنگام اجابت مزاج بر روی یک ظرف آب نیم گرم بنشیند تا کاملاً کرم کدو که همانا سر آن می باشد دفع گردد زیرا اگر سر آن باقی بماند مجدداً رشد می نماید. اما برای از بین بردن کرم کدو داروهای شیمیایی البته زیر نظر پزشک بهتر است.

۲۴) در موقع خوردن جوشانده پوست انار از خوردن روغن کرچک خودداری شود. زیرا ممکن است ایجاد مسمومیت نماید.

۲۵) جوشاندة پوست انار جهت ترشحات سفید خانم ها مفید است.

۲۶) از ترکیب گلهای له شدة انار با روغن کنجد برای سوختگی استفاده می شود.

۲۷) طبع انار سرد و تر است.

۲۸) پوست آن سرد و خشک است.

۲۹) انار شیرین طبیعت سرد، معتدل و کمی تر دارد.

۳۰) انار تولید کنندة اخلاط صالح است. همانا دو گونه خلط وجود دارد یکی مفید و دیگر غیر مفید که انار تولید کننده نوع مفید آن است.

۳۱) برای رفع درد سینه یا سرفه خشک سر انار را سوراخ کرده سپس روغن بادام شیرین داخل آن ریخته و روی آتش بگذارند تا روغن جذب شود آن گاه بخورند بسیار خوب است.

۳۲) انار ترش نیروی جنسی را کاهش می دهد.

۳۳) عصارة گل انار و گلاب برای ورم چشم مفید است. بصورت ضماد با احتیاط مصرف شود.

۳۴) گل انار با آب بارهنگ برای زخمهای آلات تناسلی آقایان مفید است. گل انار + عرق بید + عرق بیدمشک + عرق کاسنی + بارهنگ سپس زخم را بشویید.

۳۵) به جای گل ما می توانیم از پی سفید داخل انار استفاده کنیم. (مورد شماره ۳۴)

۳۶) کسانی که می خواهند نوزادی زیبا داشته باشند در دوران حاملگی در فواصل غذا و ظهر و شب انار بخورند.

۳۷) خوردن انار مستی را رفع می کند.

۳۸) انار جهت صفرا و تب صفراوی مفید است. قبل از غذا میل شود.

۳۹) بهترین موقع خوردن انار صبح ناشتا با کمی گلپر است.

۴۰) جوشاندة گل انار درمان کنندة پیوره و خون ریزی لثه می باشد.

۴۱) پودر پوست انار برای التیام زخمهای کهنه مفید است.

۴۲) کسانی که مزاج گرم دارند انار ترش برای آنها مفید است.

۴۳) اگر انار با دانه خورده شود از صدا کردن شکم جلوگیری می کند.

۴۴) امام صادق (ع) می فرمایند: بخورید انار را با پرده های وسط آن تا معده را صیقل دهد و هوش را زیاد کند.

۴۵) حضرت علی(ع) می فرمایند: به کودکان خود انار دهید تا زودتر به سخن آیند.

۴۶) کسانی که بیماری قند دارند از انار استفاده کنند.

۴۷) اگر آب انار را با شکر و نشاسته و صمغ عربی و روغن بادام بجوشانیم و نیم گرم میل شود باز کنندة ادرار و تقویت کنندة دستگاه ادرار و مثانه است.

۴۸) انار دفع کنندة مضرات دخانیات می باشد.

۴۹) اگر انار را با پوست و دانه به طور سالم بپزند و سپس کوبیدة آن را در محل خارش بگذارند خارش را برطرف می کند.

۵۰) اشخاصی که دارای طبع سرد و تر هستند بعد از خوردن انار کمی زنجبیل با نبات بخورند

برای ارسال دیدگاه خود اینجا کلیک کنید

خــواص فوق‌العــاده‌ی آب انــار

آب انار برای پیشگیری از سرطان مفید است، سلامت قلب را بهبود می‌بخشد و حتی می‌تواند توان جنسی را تقویت کند.

آب انار

از نظر طب قدیم ایران میوه انار سرد، تر و قابض است. آب انار سرد و تر است. پوست انار نیز سرد و خشک و بسیار قابض است.

آب انار خون ساز است و خون را تصفیه می‌کند و برای سالمندان بهترین دارو برای تقویت کلیه است. رنگ صورت را شاداب می‌کند و شادی بخش و مفرح است. صدا را باز کرده و گرفتگی صدا را برطرف می‌کند. برای افزایش وزن مصرف انار مفید است و آب انار مقوی قلب و معده است.

آب انار راهکاری خوشمزه برای کاهش استرس

متخصصان انگلیسی در یک بررسی جدید دریافته‌اند که نوشیدن روزانه آب انار می‌تواند با پایین آوردن فشار خون و کاهش میزان هورمون استرس، تنش‌ها و استرس‌های کارمندان را در محل کار کمتر کند.

متخصصان دانشگاه کوئین مارگات در ادینبورگ با انجام آزمایشاتی، تأثیر فیزیولوژیکی مصرف روزانه نیم لیتر آب انار را طی یک دوره دو هفته‌ای مورد ارزیابی قرار دادند.

آن‌ها دریافتند تمام ۶۰ نفری که داوطلبانه در این آزمایش شرکت کرده بودند و در محیط‌های کاری مختلف مشغول به کار بودند، پس از نوشیدن این آب میوه اشتیاق بیشتری پیدا کردند و کمتر دچار استرس و آشفتگی می‌شدند.

به گزارش روزنامه تلگراف، مطالعات بسیاری تاکنون نشان داده است که آب انار مزایای بسیاری برای سلامتی دارد و انجام مطالعات بیشتر برای شناسایی خواص مفید این میوه ضروری است.

آب انار چربی‌های اضافی را آب می‌کند

به نقل از مد نیوز ری‌پورت، این بار متخصصان تغذیه تاکید کرده‌اند که آب انار همچنین می‌تواند چربی‌های اطراف معده و شکم را در زنان و مردان چاق کاهش دهد.

این متخصصان در یک آزمایش یک ماهه ثابت کردند، میزان تشکیل سلول‌های چربی در اطراف شکم در افرادی که آب انار مصرف می‌کنند، کاهش می‌یابد.

کسانی که آب انار می‌نوشند، فشار خونشان نیز پایین می‌آید و بنابراین خطر بروز حملات قلبی و سکته مغزی و بیماری کلیوی در این اشخاص نیز به میزان قابل توجهی کاهش پیدا می‌کند.

پزشکان معتقدند که آب انار می‌تواند مقدار اسید چرب موجود در خون موسوم به اسید چرب «NEFA» را کاهش دهد.

آزمایشات قبلی که روی انسان و حیوانات انجام گرفته، نشان داده است که مقدار زیادی از این اسید چرب، ذخیره چربی را در اطراف شکم افزایش می‌دهد و در نتیجه سبب تشدید احتمال ابتلا به بیماری قلبی و دیابت نوع دوم می‌شود.

آب انار علیه سرطان

خواص آنتی اکسیدانی انار تأثیر زیادی بر کاهش احتمال ابتلا به سرطان و بیماری‌های قلبی دارد. آب انار به خاطر داشتن مقادیر فراوانی فلاوونوئید (نوعی آنتی اکسیدان) تأثیر فوق‌العاده‌ای بر خنثی سازی سرطان ناشی از رادیکال‌های آزاد دارد.

طی نتایج حاصله از تحقیقات روی موش‌ها، این میوه می‌تواند در پیشگیری از سرطان پوست و سینه موثر باشد و نیز طی یافته‌های جدید محققان آمریکائی، مصرف آب انار، روند رشد سلول‌های سرطان پروستات را کاهش می‌دهد.

در یک مطالعه زمانی که مصرف آب انار را ارزیابی کردند، مشخص شد: این ماده به دلیل وجود آنتی اکسیدان به مقدار زیاد می‌تواند به عنوان راهی برای مبارزه و جلوگیری از سرطان سینه باشد.
آب انار همچنین می‌تواند چربی‌های اطراف معده و شکم را در زنان و مردان چاق کاهش دهد

این گروه دریافتند: میوه‌های قرمز دارای آب و دانه به طور طبیعی یک نوع ماده شیمیایی به نام «اسید الاژیک» تولید می‌کنند که به نظر می‌رسد برای جلوگیری از رشد سلول‌های سرطان در بافت‌های سینه مفید باشد.

در آزمایشگاه محققان روی آنزیم روماتاس که نقش کلیدی در تولید استروژن و توسعه رشد سرطان سینه و اثرات ده‌ها ترکیب موجود در انار که با مبارزه با سرطان سینه مرتبط هستند، مطالعه کردند.

به طور کلی محققان اظهار داشتند: با استفاده از آب میوه‌های قرمز دانه‌دار به خصوص انار می‌توان به مبارزه با رشد سرطان سینه پرداخت.

آب انار سرشار از نوعی ماده آنتی اکسیدان است و همین ماده انار را در صدر میوه‌های دارای آنتی اکسیدان از قبیل زغال اخته، پرتقال و انگور قرار داده است.

پژوهشگران دانشگاه کالیفرنیای آمریکا معتقدند، میزان آنتی اکسیدان آب انار که به فنولیک موسوم است، از انواع چای سبز و زیتون سیاه نیز به مراتب بیشتر است. بر اساس پژوهش این محققان آب انار دست کم ۲۰ درصد بیش از دیگر آب میوه‌ها دارای خواص آنتی اکسیدان است.
انار

آب انار برای سلامت قلب

نوشیدن روزانه یک لیوان آب انار می‌تواند تا بیش از یک سوم، جریان خون به قلب را افزایش دهد.

خواص آنتی اکسیدانی این میوه، از ایجاد کلسترول بد پیشگیری می‌کند و سرخرگ‌ها را تمیز نگه می‌دارد و احتمال حملات قلبی و سکته مغزی را کاهش می‌دهد.

نوشیدن آب انار به بیماران کلیوی کمک می‌کند

آب انار مزایای بسیار زیادی برای بیماران کلیوی به خصوص بیماران در حال دیالیز به همراه دارد.

دکتر فرانک بروسیوس با اشاره به نتایج بررسی متخصصان دانشگاه میشیگان در این باره افزود: آب انار که شامل بالاترین سطوح آنتی اکسیدان پلی فنول است، قادر به کاهش تخریب سلول‌ها به وسیله ایجاد رادیکال‌های آزاد می‌شود. وجود چنین آنتی اکسیدانی در رژیم غذایی بیماران کلیوی می‌تواند به دلیل ایجاد رادیکال‌های آزاد در خون، امکان افزایش گردش خون به وسیله دستگاه دیالیز را فراهم کند.

بر این اساس محققان، ۱۰۱ بیمار دیالیزی را به طور تصادفی برای مصرف آب انار یا بدون مصرف این نوشیدنی انتخاب و بررسی کردند و نتایج آن نشان داد: آن‌هایی که هفته‌ای ۳ بار نصف فنجان آب انار مصرف می‌کردند، نسبت به سایرین دچار کاهش التهابات مولکول و عفونت‌ها در خون خود شدند.

بیماران کلیوی که هر هفته از نوشیدنی‌های ترش استفاده می‌کنند، احتمال عفونت که دومین عامل کشنده بیماران دیالیزی است را کاهش می‌دهند.

تاکنون هیچ نوشیدنی دیگری که چنین خاصیت از بین برندگی عفونت را داشته باشد، مشاهده نشده است.

برای ارسال دیدگاه خود اینجا کلیک کنید

طرز تهیه آش انار

این خوراک برای ناهار توصیه می شود

مواد لازم:

۱-برنج یک پیمانه (۲۰۰ گرم )

۲-سبزی آش (تره – جعفری – گشنیز – نعناع) یک کیلو

۳-لپه ۲ تا ۳ قاشق سوپخوری (۴/۱ پیمانه)

۴-پیاز سرخ کرده ۳ تا ۴ قاشق سوپخوری

۵-گوشت چرخ کرده نیم کیلو

۶-انار ۲ کیلو ( یا رب انار یک لیوان )

۷-گلپر یک تا دو قاشق سوپخوری

۸-روغن ۲ تا ۳ قاشق سوپخوری

۹-نمک و فلفل به مقدار کافی

طرز تهیه :

لپه و پیاز سرخ کرده و ۴ تا ۵ لیوان آب را در ظرفی می ریزیم روی آتش ملایم می گذاریم کمی نمک و فلفل می ریزیم تا لپه کمی بپزد بعد برنج را بدقت می شوئیم و داخل لپه میریزیم می گذاریم برنج کاملاً بپزد و گوشت چرخ کرده را با یکی دو عدد پیاز رنده شده و کمی نمک و فلفل مخلول می کنیم ، ممکن است باین گوشت یک استکان برنج پخته شده اضافه کنیم و کوفته درست نمائیم ، بعد کوفته ها را داخل آش میریزیم ، سبزی را نیز تمیز می نمائیم و می شوئیم و خرد می کنیم به مایه آش اضافه می کنیم و می گذاریم آهسته بجوشد و آش جا بیافتد باید برنج آش کاملاً بپزد و لعاب بیندازد .

آب انار را می گیریم و داخل آش می ریزیم و در آخر کار گلپر را با آش اضافه می کنیم و آش را در ظرف می ریزیم و کمی نعناع داغ روی آن می دهیم ( با ۲ تا ۳ سوپخوری روغن و یک قاشق سوپخوری نعناع خشک نرم نعناع داغ درست می کنیم)

 


منبع:قانون سینا

  افسردگی در بيماران با آسيب نخاعی

رای اين که بتوانيم افسردگی را بهتر بشناسيم و به موقع پيشگيری ها و درمان های لازم را صورت دهيم بايد بتوانيم علائم و نشانه های آن را دريابيم. به همين منظور برخی از علائم و نشانه های افسردگی در زير آمده است. در صورت مشاهده هر يک از آنها برای مراجعه و ويزيت طبق برنامه درنگ نکنيد و سريع تر با پزشک محلی و يا متخصص تماس بگيريد. اگر فردی با آسيب نخاعی می شناسيد که حائز علائم زير است ، او را برای ملاقات با يک فرد آگاه که ممکن است مددکار، روان پرستار، روانشناس، پزشک عمومی و يا روان پزشک باشد راهنمايی و ترغيب نمائيد.

چند علامت و نشانه از افسردگی

وجود يک يا چند نشانه و علامت از ليست زير به اين مفهوم نيست که شما دچار افسردگی هستيد، بلکه گويای وجود يک مشکل است. اگر،

شما به فکر کشتن خود هستيد و يا سعی به خودکشی کرده ايد.

شما غمگين هستيد  و يا هيچ توان خاصی را در خود احساس نمی کنيد و اغلب اوقات گريه می کنيد؟

شما احساس ياس و نااميدی می کنيد و اغلب يا گاهی اوقات احساس گناه داريد.

هنگام به خواب رفتن دچار مشکل می شويد و يا بيش از حد عادی می خوابيد.

کارهايی را که قبلا" از انجام آن لذت می برديد، انجام نمی دهيد.

مراقبت های لازم مثل حمام کردن، مسواک کردن و تعويض لباس را به خوبی گذشته انجام نمی دهيد.

احساس خستگی بيش از حد داريد و يا توان لازم برای انجام فعاليت ها را در خود حس نمی کنيد؟

در ايجاد تمرکز فکری دچار مشکل هستيد.

اشتهای شما بيشتر يا کمتر از حد معمول است.

احساس سنگينی، کندی و بی تحرکی می کنيد.

بسيار عصبی و تحريک پذير هستيد به گونه ای که کنترل آنها برای شما بسيار دشوار است.

از نزديکان و دوستان خود کناره گيری می کنيد.

وقتی عصبانی و ناراحت هستيد به سراغ الکل و دارو می رويد.

تمايل به تماس جنسی در شما کاهش يافته است.

به راحتی تحريک و عصبانی می شويد.

 

پرتگاه

 

پنج سال پيش در يک سانحه رانندگی دچار آسيب نخاعی کامل در رده T7  شدم. در ابتدا نگاه مناسبی به آينده داشتم و مايل بودم کليه کارهايی را که در گذشته دوست داشتم را انجام دهم. من وسايل کمکی لازم برای رفتن به اردو و وسايل ورزش وزنه برداری را تهيه کرده بودم.

پس از مدتی، ديگر هيچ تمايلی برای انجام کاری و يا ديد و بازديد از کسی را نداشتم. من فکر می کردم " ديگر هيچ کس درک نمی کند چه اتفاقی در زندگی من رخ داده است ". بدن من مثل آهن سخت شده بود و بيشتر اوقات تا ظهر يا عصر در رختخواب بودم. يک روز با صندلی چرخدار به پارکينگ منزل رفتم تا از فريزر بستنی بردارم، نگاهم به وسايل ورزشی ام افتاد  که در کنار ديوار قرار داشت و بر روی آن تار عنکبوت بسته بود، مثل کسی که در خواب باشد و صدايش بزنند، تکانی خوردم. يک مشکلی وجود داشت، اما من نمی دنستم مشکل چيست و در کجاست و چگونه بايد آن را متوقف سازم. تصميم گرفتم با پزشک خود تماس بگيريم. من از اين که با ايشان صحبت می کردم خشنود بودم و توضيح دادم که چه احوالی بر من مستولی شده است. پزشک، کاملا" مرا درک کرد و به من گفت که : علائمی از افسردگی، در من پديدار شده است. او توصيه کرد قبل از اين که داروهای ضد افسردگی را آغاز کنم، جلسه يا جلسات مشاوره داشته باشم. او نام و شماره تلفن روانپزشکی را به من داد و اطمينان داد که او می تواند به من کمک کند.   " توان صحبت کردن در پيرامون احساساتم به من بسيار کمک کرد " . من بسيار شکر گزارم که در آن روز به پزشک خود تلفن کردم. مشاوره واقعا" زندگی مرا دگرگون کرد. صحبت صريح و بی پرده در مورد احساساتم و برقراری ارتباط با درمانگر و تاثير گفتگو بر من، بسيار مرا کمک کرد. در واقع اين فرصت را به من داد تا با احساساتم روبرو شوم. در حال حاضر برای هفته های بعد برنامه ريزی می کنم و به آينده نگاه می کنم.

پل

سه سال پيش دچار يک آسيب نخاعی در رده C6 شدم . خيلی زود از بيمارستان مرخص شدم و به خانه آمدم. من فرصت کافی برای درک اتفاقی که برای بدنم افتاده بود و تاثير آن بر نحوه زندگی کردنم نداشتم. در سن بيست و چهار سالگی زندگی من تباه شده بود.

درست در زمانی که من فکر می کردم ديگر قادر به ايجاد زندگی مستقل هستم، مجبور بودم به نزد والدينم برگردم. مادر من کليه امور مراقبتی مرا انجام می داد. اين موضوع مشکلات فراوانی در احساسات ، هيجانات و ارتباط ما ايجاد کرده بود.

من احساس افسردگی و بی حوصلگی می کردم. قصد نداشتم صبح ها از خواب بيدار شوم، زيرا به نظرم می رسيد پوشاندن لباس برای مادرم يک مزاحمت است. من پرخوری می کردم و اين وضعيت مشکلاتی را در برنامه روده ام ايجاد کرده بود. من در يک پلکان مارپيچ احساسات به سمت پايين، تاريکی و عمق می رفتم. تا اينکه شروع به فکر کردن در باره پايان   بيچارگی ام کردم. زمانی که کاملا" درمانده شده بودم، افکار و احساسات خود را با پرستار خانگی ام در ميان گذاشتم. او احساس ياس و نااميدی مرا درک کرد. او دريافت که اين علائم به دليل افسردگی پديد آمده است و بايد مرا به پزشک ارجاع دهد.

پزشک محلی به من گفت که دچار افسردگی عمده شده ام و بايد به يک روانپزشک مراجعه کنم. او يک داروی ضدافسردگی تجويز نمود و مرا به يک روانپزشک معرفی کرد.

من به صورت هفتگی به روانپزشک مراجعه نموده و در مورد مشکلاتم با او صحبت می کردم او نيز به خانواده ام کمک کرد که با مشکل معلوليت من کنار بيايند و سازگار شوند. در حال حاضر برای آينده ام برنامه ريزی می کنم با يک نگاه مثبت به آينده زندگی می کنم.

" من احساس افسردگی می کردم. افکاری را بايک فرد که ياس و نااميدی را درک می کرد در ميان گذاشتم " .

 

چه کسی بايد اين راهنما را مطالعه کند؟

کسانی که دچار آسيب نخاعی شده اند.

خانواده، دوستان، مراقبين شخصی

پزشکان محلی، کارشناسان، روان شناسان و روانپزشکانی که اين افراد را تحت درمان قرار می دهند.

دانشجويان علوم پزشکی

 

اختلال خلق مثل افسردگی حالتی است که در افراد مبتلا به يک بيماری مزمن و يا معلوليت مزمن از جمله آسيب نخاعی بسيار شايع است. پس از آسيب نخاعی، فرد تغييرات عمده ای را در زندگی خود تجربه می کند. کنار آمدن و تناسب بخشيدن، فعاليت های زندگی با اين تغييرات به زمان و کمک نياز دارد. با اين وجود افسردگی در هر زمانی ممکن است پديدار شود چه فرد بدنی سالم داشته و چه دچار ناتوانی گرديده باشد.

 

 

نکته هايی برای خانواده، دوستان و مراقبين :

تغييرات ناشی از افسردگی در رفتار و خلق به تدريج رخ می دهد. گاهی ديگران اين تغييرات را بهتر درک می کنند. اگر شما با فردی که دچار آسيب نخاعی است در تماس هستيد، نشانه های افسردگی را بياموزيد جدول (1).

هر يک از آنها را که ديديد،

توجه خود را بيشتر کنيد.

فورا" فرد را به مراجعه به يک پزشک و يا روانپزشک ترغيب کنيد. خيلی خوب است که علائم افسردگی را در خود نيز جستجو کنيد. با اين وجود افسردگی مسری نيست، اما افراد پيرامون يک فرد افسرده در معرض افسردگی هستند. در صورت پيدا شدن نشانه ها با پزشک و يا روانپزشک مشورت کنيد.

افسردگی، افراد با آسيب ديدگی نخاعی را به سمت موارد ذيل سوق می دهد:

خم فشاری

عفونت ادراری

به آسانی دچار بيماری و کسالت شدند.

دردهای مزمن

استقرار زياد در آسايشگاه يا بيمارستانها

به وجود آمدن اشکال در برقراری ارتباط با ديگران

پديد آمدن مشکل با مراقبين

سوء مصرف دارو و مواد

بالا رفتن هزينه های درمانی

خطر خودکشی در کسانی که دچار آسيب نخاعی هستند به سبب افسردگی بيشتر است. ( به خودکشی ، افسردگی درمان نشده  می تواند کشنده باشد در صفحه .... مراجعه کنيد. )

چرا اين راهنما اهميت دارد؟

افسردگی می تواند زندگی را متحول ساخته و درگيری ايجاد کند، اما غير قابل اجتناب نيست. فرد با آسيب نخاعی در معرض خطر خاصی از ابتلا و تاثير افسردگی قرار دارد. که برخی از آنها در ابتدای کتاب آورده شد.

هر فردی بايد درخصوص افسردگی، سه مورد ذيل را بداند:

 

1.       يک وضعيت رايج است.

افسردگی حداقل يک بار در زنگی 7 تا 12 درصد مردان و 20 تا 25 درصد زنان مشاهده می شود، حتی در کسانی که آسيب نخاعی دارند.

   2.   افسردگی يک مشکل عظيم و سخت است.

اگر دچار افسردگی شويد، بهداشت روانی و بدنی، کيفيت زندگی شما و سلامت اطرافيانتان تحت تاثير قرار می گيرد.

   3.   افسردگی به طور موثر قابل درمان است.

بيشتر کسانی که تحت درمان افسردگی قرار گرفته اند، پاسخ و نتيجه خوبی را تجربه کرده اند. افسردگی می تواند هر بخشی از زندگی را تحت تاثير قرار داده و زندگی کليه کسانی را که در اطراف او هستند متغير سازد. زندگی با کسی که هميشه بی حال و بی حوصله است بسيار مشکل و سخت می باشد. درمان به موقع و مناسب برای همه مفيد است و افسردگی را بهبود می بخشد و به فرد کمک می کند تا احساس خوبی داشته باشد و عملکرد بهتری پيدا کند. در واقع درمان به فرد بيمار، خانواده، دوستان و مراقبين کمک می کند.

افسردگی چيست:

فسردگی حالتی است که فرد احساس عمگينی، نااميدی و بی حالی ميکند. ممکن است برای مدت کوتاهی ظاهر شود و يا برای طولانی مدت باقی بماند. همچنين امکان دارد شدت آن از يک احساس غم خفيف تا يک نوع شديد که در آن زندگی فرد مختل می شود تغيير کند.

خرافه هايی در باره افسردگی :

" تمام آن در سرتوست "

" تو برای خودت متاسف هستی "

" کسانی که راجع به خودکشی صحبت می کنند هرگز آن را انجام       نمی دهند "

" تو هيچ کاری نمی توانی انجام دهی "

" وقتی يک بار افسرده شدی، برای هميشه افسرده خواهی ماند "

افسردگی می تواند مثل يک ابر سياه بر تمام زوايای زندگی بيمار سايه انداخته و آنها را تحت تاثير خود قرار دهد و لذايذ را از زندگی بيرون کند. با اين حال در اغلب بيماران قابل درمان و بهبود است.

چه چيزهايی موجب افسردگی می شوند؟

عواملی بسياری می توانند سبب پديدار شدن افسردگی شوند. از جمله آن عوامل، اثر آسيب نخاعی، اتفاقات زندگی مسايل شخصی، ديگر مسايل و مشکلات پزشکی، برخی داروها، الکل و مواد مخدر می باشد.

اثرات آسيب نخاعی:

خستگی، کاهش اشتهاء ، کاهش توان کاری، مشکلات خواب، درد مزمن، زخم های فشاری، ساير عوارض ثانويه آسيب نخاعی، غم و غصه و احساس سرزنش ناشی از آسيب ديدگی، کاهش اعتماد به نفس، تغيير در تصور از بدن، تغيير در استقلال و احساس وابستگی به ديگران برای انجام امور شخصی، کم شدن تفريح و تفنن، مجموعا" عواملی هستند که می توانند فرد را به سمت افسردگی سوق دهند.

حوادث زندگی :

جدايی، از دست دادن احساس عشق ورزيدن و ابراز محبت نسبت به ديگری، از دست دادن شغل، خانه و بازنشستگی از عواملی هستند که در زندگی هر فردی ممکن است رخ داده و باعث افسرده شدن او گردند.

مسايل شخصی:

ناتوانی در انجام امور، مشکل بودن دسترسی به صندلی چرخدار در منزل و يا در محيط کار، مشکلات مالی، مشکلات جابه جايی، کم بودن حمايت از سوی خانواده و دوستان، انزوا و تنهايی، سابقه افسردگی يا بيماری دو قطبی در فرد يا خانواده از عوامل شخصی محسوب می شوند.

ديگر مسايل و مشکلات پزشکی :

يک عدم توازن شيميايی در مغز، که ممکن است به سبب مشکل قلبی يا سکته مغزی پديد آمده باشد، ميگرن ها، آسيب های خفيف مغزی، دياليز کليه ، از معدود مواردی هستند که موجب افسردگی می شوند.

داروها :

بسياری از داروهايی که افراد با آسيب نخاعی به دليل مشکلات پزشکی همچون اسپاسم يا درد مصرف می کنند خلق آنان اثر می کند. اگر دارويی مصرف می کنيد، حتما" پزشک شما از نحوه و ميزان مصرف آن اطلاع داشته باشد.

اشتباه ! خطا !

افسردگی يک بيماری واقعی باعلائم واقعی است که موجب مشکلات جدی در بهداشت، منزل و شغل شما می شود. چرا که افسردگی به بهداشت روانی شما وابسته است و بسياری از مردم از توضيح در باره آن شرمسار می شوند. گاهی خانواده و يا دوستان به شما می گويند با آن درگير شو، با آن بجنگ، آن را بيرون بينداز و ياد بگير چگونه با آن زندگی کنی.

به همين خاطر بسياری از بيماران افسرده نمی دانند که ميتوان به آنها کمک کرد، يا اين که ايشان فکر می کنند نياز به کمک ندارند. ما می توانيم اين افسانه ها و باورهای غلط را نقض کنيم و نشانه های افسردگی را شرح دهيم. اگر دچار افسردگی باشيم به کمک نياز داريم. ما می توانيم توضيح دهيم که چگونه با محبت کردن به ديگری می توان از کمک او بهره مند شد و در زندگی خويش پيشرفت داشت.

جدول 1

چک ليست : برخی علائم افسردگی

 

اگر هر علامتی و يا نشانه ای از افسردگی در خود مشاهده می کنيد برای توضيح بهتر آن از اين چک ليست استفاده کنيد و زمانی که برای ملاقات پزشک خود و يا روانپزشک مراجعه می کنيد آن را همراه داشته باشيد.

هر کدام را که در خود حس و يا مشاهده کرده ايد، علامت بزنيد:

من به کشتن خويش فکر می کنم.

از اين که بتوانم افکار خودکشی خود را کنترل کنم دچار نگرانی می شوم

من سعی بر خود کشی کرده ام.

من توانايی کنار آمدن با فعاليت های روزانه خود را ندارم.

احساس خستگی بيش از حد می کنم.

به ندرت خانه را ترک می کنم.

بعد از برخاستن از خواب صبحگاهی، احساس خستگی زیادی دارم.

وابسته بودن به ديگران برای انجام مراقبت های فردی مرا غمگين ، ناتوان و نااميد می کند.

هنگام شب برای خوابيدن دچار مشکل می شوم (بی خوابی)

صبح ها اغلب رود بر می خيزم.

بيش از حد نياز، غذا می خورم

اخيرا" در حدود....... کيلوگرم افزايش وزن داشته ام.

در بيشتر اوقات بی اشتهاء هستم.

اخيرا" در حدود ........ کيلوگرم کاهش وزن داشته ام.

علی رغم اين که گرسنه ام و بيش از حد مورد نيازم غذا   می خورم، باز هم کاهش وزن داشته ام.



منبع:بیماران آسیب نخاعی

 

افسردگی و راههای مقابله با آن

مقدمه

غم نوعی احساس طبیعی است که در واکنش به شرایط ناخوشایند و ناملایمات ، مثل وقایع ناراحت کننده و از دست دادن عزیزان پدید می‌آیِد. این حالت معمولا با اضطراب ، کاهش انرژی ، کسالت عمومی و خواب کم ، همراه است. تقریباً همه افراد ، تغییرات در خلق و خو و روحیه خود را به نوعی تجربه کرده‌اند. گاهی اوقات ، احساس نگرانی ، سردرگمی یا افسردگی  ، واکنشهای طبیعی در برابر برخی رویدادها است. معمولاً حوادث و رویدادها تغییر می‌کنند، مشکلات حل می‌شوند و این تغییرات خلق و خویی برطرف می‌شود. تداوم احساس غم و یاس به افسردگی و ناامیدی می‌انجامد که از آن گریزی نیست.

علایم

  • خلق افسرده مانند احساس غمگینی ، درماندگی و احساس پوچی و همچنین گریه کردن بی‌مورد
  • کاهش قابل ملاحظه علاقه نسبت به تمام فعالیتها یا فقدان احساس لذت
  • کاهش یا افزایش اشتها
  • بیخوابی  یا پرخوابی که نوع بی‌خوابی شایعتر است.
  • کندی روانی - حرکتی
  • کاهش یا افزایش میل جنسی که کاهش آن شایعتر است.
  • خستگی یا فقدان انرژی
  • احساس بی‌ارزشی یا گناه بیجا
  • کاهش تمرکز و بدنبال آن کاهش قدرت تفکر و تصمیم گیری
  • افکار خودکشی تکرار شونده

    اگر فردی 5 یا بیشتر علایم ذکر شده را به مدت 2 هفته مداوم داشته باشد بیمار افسرده است و باید به روانپزشک مراجعه کند. البته باید حداقل یکی از 2 معیار خلق افسرده و از دست دادن لذت را داشته باشد و علایم ناشی از تاثیر مستقیم یک ماده (داروی تجویزی یا مورد سو مصرف) و یا نوعی بیماری جسمی مثل کم کاری تیروئید نباشد.

  • بعضی مواقع و بخصوص در فرهنگ ما ، افسردگی با تابلوی فیزیکی بصورت علایم سوماتیک (شکایتهای جسمانی و دردهای متحرک) مراجعه می‌کنند. علایم سوماتیک شامل مشکلات شکمی ، سوء هاضمه ، نفخ ، کاهش اشتها ،تپش قلب، احساس ناراحتی در قفسه سینه ، سردرد ، درد گردن ، درد پشت و شانه‌ها می‌باشد.

علل افسردگی

افسردگی حاصل واکنش بین وقایع پر‌استرس زندگی و عوامل ژنتیکی و تجربیات دوران کودکی می‌باشد. خطر ابتلا به افسردگی در بستگان درجه اول بیمار مبتلا به افسردگی شدید نسبت به بقیه افراد بیشتر می‌باشد.

عوامل مساعد کننده افسردگی عوامل ژنتیکی ، نوع شخصیت فرد ، عوامل محیطی و بیماریهای جسمانی و معلولیت جسمانی می‌باشد و عوامل تسریع کننده آن غالبا وقایع پراسترس زندگی می‌باشد.

فرآیندهای بیوشیمیایی واسط

شواهد روز افزونی از اختلالات بیوشیمیایی در میان بیماران افسرده وجود دارد که ماهیت دقیق آنها هنوز مشخص نیست، قویترین یافته به نفع وجود نوعی اختلال در عملکرد سروتونین مغز می‌باشد و بررسیها نشان داده که در مایع مغزی- نخاعی بیماران افسرده غلظت متابولیت اصلی سروتونین پایین می‌باشد. بر همین اساس بیشتر داروهای ضد افسردگی با اثر بر این روند ، تاثیر می‌کنند. همچنین سطح کورتیزول خون در نیمی از بیماران افسرده بالا می‌باشد.

درمان

روان درمانی

افسردگی اگر خفیف باشد و به ویژه واکنشی نسبت به وقایع پراسترس زندگی باشد ممکن است نیاز به درمان با داروهای ضد افسردگی نداشته باشد و موارد خفیف را می‌توان با استفاده از روشهای روان درمانی ، حمایتهای اجتماعی و حل مسئله درمان کرد. برای درمان روان شناختی نباید با گذشته بیمار مبارزه کرد و یا بیش از حد به گذشته پرداخت، زیرا خلق او را بیشتر سرکوب می‌کند.

در مورد داغ‌دیدگی و از این قبیل مسائل ، بیمار را باید تشویق کرد که در مورد احساسات خود با دیگران صحبت کند و مشکلات خود را با دیگران در میان بگذارد. و عوامل آزار دهنده اطراف خود را تغییر دهد. بیمار افسرده را باید تشویق کرد که از گوشه گیری پرهیز کرده و فعالیتهای اجتماعی مناسبی داشته باشد ولی نباید او را به فعالیتهای وادار کرد که به علت تمرکز ضعیف یا کندی ، احتمال شکست خوردگی در آنها وجود دارد.

یکی از راههای روان درمانی دیگر تشویق کردن بیمار برای انجام کارهای فیزیکی از جمله ورزش و استحمام روزانه و مرتب کردن ظاهر و پوشیدن لباسهای مرتب و ... است.

و یک نکته هم اینکه نقش عامل مذهب در پیشگیری و درمان اختلالات روانی بسیار مهم است و دین درمانی Religious therapy یکی از راههای درمان افسردگی است و بررسیها نشان داده که بیمارانی که اعتقاد به مذهب و دین دارند و مذهبی هستند کمتر به افسردگی مبتلا می‌شوند و در صورت ابتلا پاسخ خوبی به درمان دارند.

درمان دارویی

داروهای ضد افسردگی شامل 3 حلقه‌ای‌ها ، مهار کننده‌های اختصاصی باز جذب سروتونین SSRI ، مهار کننده‌های مونوآمین اکسیداز MAOI می‌باشند که پر مصرفترین آنها گروه داروهای نورتریپتیلین و آمی‌تریپتیلین و ... و همچنین فلوکستین می‌باشند. اثر درمانی داروهای ضد افسردگی پس از حداقل 2 هفته شروع می‌شود.

درمان با الکتروشوک ECT

اثر درمانی این روش نسبت به درمان دارویی سریعتر آغاز شده و بیشتر در افسردگیهای شدید موثر است و در بیمارانی که کاهش وزن شدید ، بیدار شدن در صبح زود ، کندی حرکتی و هذیان وجود داشته باشد، اثر ECT بهتر خواهد بود. در این روش بعد از بیهوش کردن بیمار به وی شوک الکتریکی داد می‌شود.

روند بیماری افسردگی

افسردگی ممکن است در هر سنی شروع شود، ولی میانگین سن شروع 30-25 سالگی است. در اکثر بیماران با اینکه عود شایع است، ولی بیمار در نهایت بهبود می‌یابد. برخی روانشناسان درمان افسردگی را به معنای تولدی دوباره می‌شناسند و معتقدند فردی که یک فاز افسردگی را پشت سر گذاشته و درمان شده توان مقابله با مشکلات در این فرد بالا رفته و نگرش او به زندگی واقع بینانه‌تر می‌شود.



منبع:دانشنامه رشد

علايم بيماري‌هاي اعصاب و روان



اختلال در خواب:

در اختلال خواب كه به صورت بي‌خوابي يا پرخوابي بروز مي‌كند، گاهي فرد دير به خواب مي‌رود. گاه مي‌نشيند و گاه راه مي‌رود. گاهي در رختخواب دراز مي‌كشد، چشمانش باز است. نگران است چرا خواب به چشمانش نمي‌آيد، گاه ساعت‌ها به خود مي‌غلتد ولي خوابش گسسته است. مثلا ساعت 5/3 بيدار مي‌شود و ديگر خوابش نمي‌برد؛ صبح هم اصلا سرحال نيست خسته و كوفته است حوصله‌اش كم است. گاهي به صورت پرخوابي خود را نشان مي‌دهد به طوريكه علاوه بر حداقل 8 ساعت در طول شبانه روز، باز هم اگر كسي مزاحمش نشود‏، خواهد خوابيد.

اختلال در اشتها:

به صورت بي‌اشتهايي فرد دائما دلش مي‌خواهد چيزي بخورد؛ خصوصا افراد افسرده علاقه زيادي به شيريني پيدا مي‌كنند. اين اختلال گاهي به صورت بي‌اشتهايي و بيزاري از غذا و بوي آن است.

اختلال در ميل به فعاليت جنسي:

به صورت بي‌ميلي جنسي يا عدم ارضا شدن از همسر و گاهي به صورت افزايش بي‌رويه ميل جنسي به نوعي كه دچار خودارضاعي، بي‌بند و باري جنسي و يا انحرافات جنسي ديگر مي‌شود.

اختلال در كاركرد رواني، از ديگر علايم بيماري‌هاي رواني است كه در رفتار، تكلم و تفكر، هيجانات و عواطف، درك، حافظه، هوش و قضاوت و سطح هوشياري بروز مي‌كند.


اختلال در رفتار:

ممكن است فرد در خود فرو رفته و تمايل با صحبت با ديگران نداشته باشد؛ خيلي گرفته، گوشه‌گير، خجالتي و آرام باشد؛ ساعت‌ها تنها در يك كنج بنشيند و يا دراز بكشد. اين مشكل گاهي به صورت پرخاشگري، درگيري و كتك‌كاري با ديگران، عصبانيت، پرتاب اشياء يا شكستن آنها و گاهي به صورت رفتارهاي وسواس مثل شستن زياد دستها، تميزكاري زياد، شك‌كردن در كار، خصوصا در نحوه چك كردن زياد كارها و وسايل مثل شيرگاز، قفل‌ها يا شمردن خط‌هاي سفيد وسط جاده، خواندن تابلوها يا به صورت رفتارهاي افراطي توام با باورهاي غلط مذهبي براي دوري از حوادث آينده و بالاخره ... بروز مي‌يابد.

فكر وسواسي يعني فكري كه مزاحم وي است، دائما در ذهنش دور مي‌زند، خجالت مي‌كشد به ديگران بگويد شرمش مي‌آيد كه چنين فكري دارد. هرچه با خود مي‌جنگد كه فكر را بيرون كند، نمي‌تواند.

اختلال در تكلم و تفكر:

به صورت كم حرفي بيش از حد يا پرحرفي دائم و گاهي بيان كلمات بي‌ربط و بيان كردن افكاري عجيب و غريب و نشدني مثل كسي او را چيزخور كرده (در صورتي كه با فرهنگ جامعه منافات داشته باشد) يا كسي سم در غذايش مي‌ريزد و ... كه در اصطلاح هذيان گويند، بروز مي‌كند.

اختلال در هيجانات و عواطف:

در يك شرايط خاص مطابق با آن شرايط هيجاناتش بروز نكند به شكل افراطي و يا غيرطبيعي مثلا افراطي گريه كند يا بخندد يا عصباني شود به عبارتي عواطفي نامتناسب باشد.

اختلال در درك:

ممكن است در فهم تحريكاتي كه از حواس پنج گانه به وي مي‌رسد، دچار مشكل يا سوء تعبير شود مثلا چيزهايي ببيند كه ما نمي‌بينيم، صداهايي بشنود كه ما نمي‌شنويم؛ مثلا صدايي كه با او حرف مي‌زند و به او دستور مي‌دهد و او را تحقير مي‌كند.(توهم)

اختلال در حافظه:

فرد حافظه‌اش را از دست بدهد و وقايع مهم را فراموش كند، دچار فراموشي مكرر بشود كه با فراموشي سالمندي متفاوت است مثلا راهش را گم مي‌كند افراد آشنا را نشناسد كه البته بين اشكال در تمركز و فراموشي بايد فرق قائل شد.

اختلال در هوش و قضاوت:

در كارها اشتباهات زيادي مي‌كند؛ خصوصا در كارهاي روزمره زندگي توان هوشي وي كاهش مي‌يابد، از قضاوت موارد ساده باز مي‌ماند.

اختلال در سطح هوشياري:

در بعضي از اختلالات رواني كه بيشتر ناشي از ضايعات مغزي است، سبك هوشياري كم مي‌شود، زمان و مكان و اشخاص را نمي‌شناسد. اين اختلال در مسموميت دارويي و حمله تشنجي نيز ديده مي‌شود.

به گفته اين پژوهشگر، اختلال در فعاليت‌ها، بخش ديگري از علائم بيماري‌هاي رواني را تشكيل مي‌دهد.

اين اختلالات در عملكرد فردي، خانوادگي و اجتماعي و شغلي و تحصيلي فرد بروز مي‌يابند.

اختلال در عملكرد فردي:

بيمار به نيازهاي شخصي خود اهميت نمي‌دهد. بهداشت فردي را رعايت نمي‌كند، به حمام نمي‌رود، پابرهنه راه مي‌رود سر و صورت خود را مرتب نمي‌كند.

اختلال در عملكرد خانوادگي و اجتماعي:

بيمار با دوستان، اعضاي خانواده و ... رفتاري نادرست و عجيب و غريب دارد؛ ديگران را مورد اذيت قرار مي‌دهد؛ بي‌پروا عمل مي‌كند؛ گاه موجب تسخر و خنده ديگران مي‌شود؛ روابطش با همه به هم مي‌خورد، قادر به ارتباط درست و منطقي حداقل طبق عرف جامعه با ديگران نيست.

اختلال در عملكرد شغلي و تحصيلي:

افت نمرات تحصيلي، اشكال در مطالعه و تمركز و يادگيري ناتواني در فعاليت‌هاي گروهي، ناسازگاري با معلمان و ساير همكلاسي‌ها، افت عملكرد شغلي اشتباهات مكرر، ناتواني درانجام امور محوله به طوري كه موجب اخراج وي از شغل خواهد شد.


بيماري‌هاي اعصاب و روان و باورهاي غلط:

در هر جامعه‌اي برخي اعتقادات و باورهاي غلط وجود دارد كه هيچ مبناي علمي، عقلي و يا مذهبي ندارد و معمولا افراد تحصيل‌نكرده بيشتر به آن عقيده دارند.

اين باورها و اعتقادات درهر زمينه‌اي زياد است ليكن ما چند باور غلط عمده در زمينه اعصاب و روان و درمان‌هاي دارويي بيماري‌هاي اعصاب و روان را بيان مي‌كنيم.

معمولا اگر ما كلمه اختلال اعصاب و روان را بشنويم ناخودآگاه نوع شديد آن مانند كسي كه با خود حرف مي‌زند، با خود مي‌خندد و يا با ظاهري ژوليده در خيابان بي‌پروا راه مي‌رود در ذهنمان تداعي مي‌شود، اين درحالي است كه اختلالات اعصاب و روان طيف گسترده‌ي دارد و از خفيف‌ترين نوع به صورت عصبانيت و پرخاشگري مكرر با دوستان ، افراد ، خانواده و يا ... بروز كرده تا شديدترين نوع كه علائم آن گفته شد، پس منطقي نيست كه اگر فردي به روانپزشك يا پزشك عمومي مراجعه كرد و داروي اعصاب براي وي تجويز شد، او را فردي داراي اختلال عقل تلقي كنيم.

يك اضطراب قبل از امتحان نيز اگر منجر شود فردي كه نمره خوبي كسب مي‌كند، دائما در ترس باشد اختلال بيماري اعصاب و روان (اضطراب) تلقي مي‌شود. يا دانش‌آموزي كه دچار افت تحصيلي شده، غيبت مكرر از مدرسه و دلتنگي مكرر دارد يا بي‌حوصله بوده و رفت و آمد با افراد ناباب را شروع كرده مي‌تواند نشان‌دهنده نوع ديگر از بيماري اعصاب و روان (افسردگي) باشد.

نگرش‌هاي غلط در جامعه ما موجب شده اگر فردي احساس كند دچار اضطراب، افسردگي، پرخاشگري و يا احساس سيري از زندگي شده، از ترس حرف‌هاي ديگران به پزشك مراجعه نكند و يا از رفتن به مراكز مشاوره دچار شرم، ترس يا خجالت افزون شود و اين در صورتي است كه اگر اختلالات و بيماريهاي اعصاب و روان را به موقع درمان كنيم، فرد دچار مشكل بعدي نخواهد شد چرا كه اگر فردي تعادل اعصاب و روانش بهم مي‌خورد ممكن است در شغل، تحصيل، خانواده يا اجتماع دچار سرخوردگي و مصيبت‌هاي بعدي شود.

هرچند ما عادت كرده‌ايم به نوعي حالات رواني خود را توجيه كرده و از اين كه فكر كنيم دچار اختلال اعصاب و روان شده‌ايم تا حد ممكن فرار كنيم.

باور غلط ديگر در خصوص مصرف داروهاي اعصاب و روان است؛ به طوري كه فكر ‌كنيم اگر كسي داروي اعصاب و روان بخورد، تا آخر عمر بايد آنرا مصرف كند و يا اينكه داروهاي اعصاب و روان اعتيادآوراست. متاسفانه اين تصور غلط موجب شده كه اگر پزشك براي فردي كه نياز به داروهاي اعصاب و روان دارد، تجويز كند او از خوردن دارو خودداري كرده يا آنرا نامرتب مصرف كند و يا زودتر از موقع و طول درماني كه پزشك توصيه نموده، دارو را قطع كند؛ بهرحال تداوم غيرصحيح دراين زمينه مي‌تواند عوارض زيادي براي فرد داشته باشد. چرا كه هيچ فردي از بيماري اعصاب و روان مصون نيست اگرچه نداند يا باور نكند و هيچ داروي اعصاب و روان اعتيادآور نيست مگر داروهاي خواب‌آور، آن هم اگر زير نظر پزشك مصرف نشود.


منبع:ایران سلامت

بیماری ام‌اس، اعصاب را تخریب می‌کند

وظیفه سیستم عصبی مرکزی عبارتست از: پردازش اطلاعات دریافتی و کنترل حرکات عضلات برای انجام کارهای خاص.

ام اس (multiple sclerosis) یا MS ، یکی از بیماری هایی است که موجب تخریب میلین اعصاب در سیستم عصبی مرکزی می شود.

میلین، غشای پوشاننده اعصاب است که مانند یک عایق از آنها محافظت می کند. از بین رفتن میلین باعث تخریب اطلاعات در سیستم عصبی مرکزی می شود و علائم بیماری ام اس بروز می کند.

 

چه افرادی دچار MS می شوند؟

معمولا بیماری ام اس در افراد 20 تا 50 ساله شایع است، اما در کودکان و افراد مسن نیز دیده می شود.

زنان دو برابر مردان و زودتر از آنها به این بیماری مبتلا می شوند.

 

علل بیماری MS چیست؟

دلیل این بیماری هنوز ناشناخته است.

20 سال پیش محققان دریافتند یک عامل خارجی مانند ویروس باعث تغییر عملکرد سیستم ایمنی بدن شده و این تغییر باعث می شود که سیستم ایمنی، میلین اعصاب را به عنوان یک مزاحم در نظر گرفته و به آن حمله کند.

البته این نظریه هنوز به اثبات قطعی نرسیده است، ولی حمله سیستم ایمنی به بافت عصبی بر اساس شواهد درست است.

این حمله به نام حمله خودایمنی خوانده می شود و در نتیجه MS، یک بیماری خود ایمنی است.

در اثر حمله سیتسم ایمنی بدن به بافت عصبی، التهاب رخ می دهد و میلین از بین می رود، در نتیجه پیام های عصبی در طول عصب تخریب شده کندتر حرکت می کنند.

ممکن است بعد از حمله، برخی از میلین ها دوباره ترمیم شوند و برخی دیگر برای همیشه از بین بروند.

با پیشرفت بیماری، بر تعداد اعصاب آسیب‌دیده افزوده می شود و فرد دچار اختلال بینایی، گفتاری، راه رفتن، نوشتن و حافظه می شود.

 

MS یک بیماری ارثی است؟

گرچه هنوز این مسئله معلوم نیست، اما ژنتیک می تواند در این بیماری نقش داشته باشد.

در خانواده هایی که فامیل درجه یک آنها دچار این بیماری باشد، شانس ابتلا به این بیماری زیاد است. در نتیجه برادر، خواهر، پدر و مادر و یا فرزند یک فرد مبتلا به ام اس، در معرض ابتلا به این بیماری قرار دارند

عوامل محیطی نیز در ابتلای به این بیماری موثرند.

 

انواع MS

- ام اس عودکننده و فروکش کننده

- ام اس پیشرونده اولیه

- ام اس پیشرونده ثانویه

- ام اس پیشرونده و عود کننده

 

MS عودکننده و فروکش کننده

حدود 65 تا 80 درصد افراد مبتلا به ام اس، دچار این نوع می باشند.

این نوع یکی از شایع ترین انواع MS است.

ام اس عودکننده و فروکش کننده، دارای حملات حاد غیرقابل پیش‌بینی همراه با بدتر شدن علائم و سپس بهبودی کامل، نسبی و یا عدم بهبودی برخی از عملکردها است.

در این نوع ام اس، علائم به طور کامل و یا نسبی ناپدید می شوند و بهبودی رخ می دهد و مجددا حمله بیماری شروع می شود.

زمان بین بهبودی و تکرار حمله ممکن است هفته ها و یا چندین ماه طول بکشد.

 

MS پیشرونده اولیه

این نوع MS، دارای پیشرفت تدریجی، بدون هیچگونه عود و یا بهبودی می باشد.

تنها 15 درصد بیماران، دارای این نوع MS می باشند.

این نوع بیشتر در افراد بیش از 40 سال مشاهده می شود.

 

MS پیشرونده ثانویه

در ابتدا با یک دوره عودکننده و بهبودی آغاز می شود، اما بعد از آن پیشرفت می کند.

بخش پیشرفت ممکن است طی مدت کوتاهی پس از شروع MS آغاز شود و یا ممکن است سال ها بعد رخ دهد.

حدود 50 درصد از بیماران مبتلا به MS عودکننده و فروکش کننده، بعد از گذشت 10 سال به MS پیشرونده ثانویه مبتلا می شوند.

 

MS پیشرونده و عودکننده

این نوع MS دارای شیوع کمتری نسبت به سایر انواع آن است.

این نوع ام اس، دارای پیشرفت مداوم با حملات حاد است که ممکن است بهبود یابد یا نه.

افراد مبتلا به این نوع MS ممکن است در ابتدا به نوع پیشرونده اولیه دچار شوند.

 

علائم MS

- اختلالات بینایی (تاری دید، تشخیص نادرست رنگ ها، نابینایی در یک چشم و درد چشم)

- ضعف اندام، از دست دادن هماهنگی عضلات و عدم تعادل بدن

- گرفتگی عضلات، خستگی، بی حسی و سوزن سوزن شدن آنها

- از دست دادن احساسات، لکنت زبان، لرزش و یا سرگیجه

- اختلال در دفع مدفوع و ادرار

- تغییرات ذهنی (کاهش تمرکز، کمبود توجه و از دست دادن حافظه)

- افسردگی 

- پارانویا (بیماری توهم و سوء ظن)

- خنده و گریه غیرقابل کنترل

 

منبع: تبیان

 

بهبود خستگی مزمن با تغذیه


CFS
سندرم خستگی مزمن بعد از کار زیاد، مشغله های فکری یا بی خوابی رخ نمی دهد بلکه این نوع خستگی، شدید، مستمر و فرسایشی است، به گونه ای که با استراحت بهبود نیافته و موجب کاهش فعالیت های جسمی، ذهنی و اجتماعی فرد می گردد و در نهایت به افسردگی و انزوا می انجامد.
 
یکی از معیارهای اصلی در تشخیص این اختلال تداوم در بروز دوره های خستگی است و شدت آنها به حدی است که متوسط فعالیت روزانه را در حدود 50 درصد و به مدت حداقل 6 ماه کاهش می دهند. مطالعات نشان می دهند که شیوع این سندرم در زنان 2 برابر مردان است و معمولا در سنین 25 تا 45 سالگی بروز می کند. سایر علایم ونشانه های این سندرم عبارتند از: عدم تمرکز، فقدان حافظه، افسردگی، عصبانیت، ترس، زود رنجی، سردرد، حساس شدن غدد لنفاوی، تعریق شبانه، ضعف سیستم ایمنی و کاهش یا افزایش وزن.
بررسی ها حاکی از این است که کمبود برخی از مواد مغذی احتمال ابتلا به این سندرم را افزایش می دهد که در ادامه به آنها می پردازیم:


اسید فولیک
کمبود اسید فولیک (فولات) در خون ومایع مغزی- نخاعی منجر به اختلال در عملکرد مغز و در نهایت خستگی و افسردگی می شود. بنا بر تحقیقات مصرف منابع غنی از فولات و یا مکمل های این ویتامین در بهبود خلق و خو و رفع علایم خستگی مزمن نقش دارد. اسید فولیک یکی از ویتامین های گروه B است و در سبزی ها، میوه ها، قارچ، حبوبات، غلات سبوس دار و گوشت یافت می شود.


ویتامین B12
کاهش میزان ویتامین B12 در مایع مغزی - نخاعی ارتباط مستقیمی با خستگی، افسردگی و اختلالات عصبی دارد. همچنین مصرف این ویتامین در بهبود اکسیژن رسانی به بافت ها و کاهش دردهای عصبی شایع در سندرم خستگی مزمن نقش موثری ایفا می کند. ویتامین B12 تنها در منابع غذایی حیوانی یافت می شود و منابع گیاهی فاقد این ویتامین می باشند. جگر، تخم مرغ، شیر، گوشت، ماهی و مخمرها از منابع غنی این ویتامین به شمار می روند.


سایر ویتامین های گروه B
کمبود سایر ویتامین های گروه B از جمله B1، B2، B3 و B6 نیز در بروز سندرم خستگی مزمن مشاهده شده اند.
ویتامین B1 در گوشت، لوبیا، نخود، جوانه گندم، غلات سبوس دار و سیب زمینی یافت می شود.
شیر و سبزیجات برگ سبز از منابع غنی ویتامین B2 به شمار می روند. ویتامین B3 در گوشت، ماهی، ماکیان و بادام زمینی به فراوانی وجود دارد. ماهیچه، جگر، تخم مرغ، غلات سبوس دار و دانه سویا نیز منابع خوبی از ویتامین B6 هستند.


ویتامین C
کمبود ویتامین C موجب بروز خستگی، فقدان انرژی و افسردگی می شود. این ویتامین در بهبود گردش خون و ارتقای عملکرد سیستم ایمنی نقش دارد. ویتامین C در مرکبات، فلفل دلمه ای، انواع کلم، اسفناج، گوجه فرنگی، سیب زمینی، توت فرنگی و کیوی وجود دارد.


منیزیم
هورمون های استرس موجب کاهش سطح منیزیم در بافت های بدن می شوند. تحقیقات نشان می دهند بسیاری از علایم مرتبط با سندرم خستگی مزمن از جمله دردهای مفصلی و عضلانی ناشی از کمبود منیزیم می باشند. مغزها، سبزیجات برگ سبز، غلات سبوس دار، حبوبات، کاکائو و دانه سویا از منابع عنی عنصر منیزیم هستند.


سدیم
دریافت ناکافی سدیم موجب افت فشارخون، خستگی، فقدان انرژی، سردرد، خواب آلودگی و عدم تمرکز می شود. در بررسی ها مشاهده شده است که اغلب بیماران مبتلا به سندرم خستگی مزمن دچار افت فشارخون و علایم ناشی از آن می باشند.
علاوه بر نمک طعام تقریبا تمام مواد غذایی به صورت طبیعی حاوی سدیم هستند. محصولات غذایی صنعتی نیز به دلیل اضافه شدن نمک طعام دارای سدیم می باشند، مانند سس ها، کراکرها، سوسیس و کالباس و.... اسفناج و کرفس نیز در بین سبزیجات بالاترین میزان سدیم را دارا می باشند. لازم به یادآوری است که مصرف بیش از حد نمک طعام و منابع سدیم توصیه نمی شود.


روی
کمبود عنصر روی در اغلب بیماران مبتلا به سندرم خستگی مزمن مشاهده می شود. کاهش این عنصر در بدن موجب تضعیف سیستم ایمنی شده و منجر به خستگی و دردهای عضلانی می گردد. ایجاد لکه های سفید رنگ بر روی ناخن ها از اولین علایم کمبود روی در بدن است. گوشت، ماکیان، غذاهای دریایی، تخم مرغ، حبوبات، بادام زمینی و لبنیات از منابع غنی عنصر روی می باشند.


ال- تریپتوفان
ال- تریپتوفان یک اسید آمینه (اجزای سازنده پروتئین ها) است. بر اساس مطالعات انجام شده میزان آن در خون بیماران مبتلا به خستگی مزمن کمتر از سطح طبیعی است. تریپتوفان پیش ساز یکی از واسطه های عصبی به نام سروتونین است که در تنظیم خلق و خو نقش دارد. مصرف این اسید آمینه موجب بهبود خستگی، دردهای عضلانی و اسکلتی، اضطراب و کیفیت خواب می شود. تریپتوفان در منابع پروتئینی از جمله گوشت، ماکیان و ماهی یافت می شود.
 

کوآنزیم Q10
کوآنزیم Q10 ماده ای است که در تنفس سلولی نقش دارد و همچنین دارای خاصیت آنتی اکسیدانی است. پزشکان معتقدند که مصرف مکمل کوآنزیم Q10 موجب بهبود خستگی مزمن و افزایش توانایی فیزیکی و ورزشی در این بیماران می شود. کوآنزیم Q10 در دامنه وسیعی از غذاها از جمله ماهی، مرغ، گوشت، دل، جگر، قلوه، غلات سبوس دار، سویا، بادام زمینی، جوانه گندم، اسفناج و کلم بروکلی یافت شده و علاوه بر آن در بدن نیز ساخته می شود.


اسیدهای چرب ضروری
کاهش سطح اسیدهای چرب ضروری در بدن، یکی از دلایل بروز سندرم خستگی مزمن است. مصرف این اسیدهای چرب در بهبود علایمی چون درد عضلات و مفاصل و همچنین افسردگی نقش دارد. روغن گل پامچال، روغن ماهی، روغن زیتون و مغزها منابع غذایی اسیدهای چرب ضروری به شمار می روند.



منبع:سیمرغ

درمان افسردگی


کلينيک روانپزشکي و روانشناسي بيمارستان مدائن 
با هدف ارتقاي سلامت روان، درمان و بهبود کساني که از اختلالات باليني نظير افسردگي، اضطراب و ... رنج مي برند؛ تأسيس گرديده است. در اين مرکز گروهي متشکل از روانپزشکان، پزشکان و روانشناسان براي ارائه خدمات به افراد متقاضي فعاليت دارند. اين خدمات شامل درمان با دستگاه پيشرفته، دارودرماني، مشاوره و روان درماني و... مي باشد. يکي از خدمات پيشرفته که توسط گروه در درمان بعضي اختلالات روانپزشکي استفاده مي شود؛ دستگـــــاه TMS يا Transcranial Magnetic Stimulation است.

TMS يا Transcranial Magnetic Stimulation چيست؟ 
آنتوني بارکر در اواسط دهه ي 1980، تحريک مغناطيسي از روي جمجمه را به عنوان ابزار درماني معرفي کرد. تحريک سلول هاي قشر مغز در اين روش به اين صورت است که: 
در TMS يک جريان الکتريکي قوي از يک سيم پيچ که روي سر فرد گذاشته مي شود عبور داده مي شود. اين جريان الکتريکي يک ميدان الکتريکي ايجاد مي کند که از جمجمه عبور مي کند و سلول هاي مغزي را تا عمق دو سانتي متري سيم پيچ دپلاريزه مي کند کاپلان، سادوک

در روش TMS نياز به بيهوشي نداشته و شوک ايجاد نمي نمايد همچنين لازم به ذکر است که TMS از سوي سازمان غذا و دارو آمريکا FDA پذيرفته شده است

کاربردها

  1. درمان اختلالات روانپزشکي چون افسردگي عمده MDD وسواس فکري-عملي OCD اختلال استرس پس از سانحه PTSD اختلال پانيک ، بهبود علائم اختلالاتي چون اسکيزوفرنيا : علائم منفي و توهم شنيداري و اختلال دو قطبي
  2. . تشخيص و درمان بيماري هاي ناشي از سيستم عصبي مرکزي CNS و پيراموني PNS
  3. درمان آسيب هاي وارده به استخوان، نخاع، ماهيچه ها و مفاصل
  4. مکان يابي غير تهاجمي براي مشخص کردن جانبي بودن گفتار قبل از انجام عمل هاي جراحي

لذا بر اين اساس مي توان گفت در ارتباط با اختلالات اخير rTMS به عنوان يک درمان، مکمل درمان هاي دارويي و غير دارويي قرار دارد.

کاربرد TMS در درمان افسردگي 
محققان تخمين مي زنند که تا سال 2020 افسردگي دومين عامل عمده ناتواني در جهان است. در حالي که علت دقيق افسردگي شناخته شده نيست نظريه هاي علمي مبين آن است که افسردگي ناشي از عدم تعادل انتقال دهنده هاي عصبي از مغز است. نوروترنسميترها يا انتقال دهنده هاي عصبي پيام رسان هاي شيميايي هستند که پيام ها را بين سلول هاي عصبي انتقال مي دهند. 
افسردگي اغلب با داروهاي ضدافسردگي درمان مي شود اگرچه داروهاي ضدافسردگي مي تواند مؤثر باشد اما آنها بر هر کسي اثر نمي کند علاوه بر اين از آن جا که داروهاي ضدافسردگي به طور معمول از راه دهان مصرف مي شود گردش آنها از طريق جريان خون در بدن، اغلب منجر به عوارض جانبي ناخواسته اي مانند اضافه وزن، مشکلات جنسي، ناراحتي معده، خواب آلودگي و خشکي دهان مي شود براي افرادي که بهره ي کافي از اين داروها نمي برند يا نمي توانند عوارض جانبي آن را تحمل کنند درمان TMS راه جديدي را ارائه مي دهد که از افسردگي و عوارض جانبي آن مي کاهد

درمان 
دوره درمان به طور معمول متشکل از 5 جلسه متوالي در هفته و براي 4 تا 6 هفته مي باشد. 


منبع:رهاب

ورزش درمانی برای افسردگی

تأثیر ورزش بر کاهش افسردگی

مهم نيست که افراد افسرده به چه ميزان ورزش ميکنند بلکه مهم اينست که به طور مرتب روزانه وقتي را براي اين امر اختصاص دهند. اين حقيقت براي عموم مردم روشن است که ورزش کردن براي مقابله با بيماريهاي جسمي يک روش بسيار مناسب و سودمند است. اما تحقيقات جديد نشان مي دهد که تمرينات بدني باعث افزايش توانائي هاي مغز نيز شده و به انسان در معالجه بيماريهاي رواني مانند افسردگي و اضطراب نيز ياري ميرساند .البته به بيماراني که از افسردگي شديد رنج ميبرند توصيه نميشود که استفاده از داروهاي خود را متوقف کرده و تنها ورزش کنند اما تاثير ورزش بر آنها بسيار زياد خواهد بود و اگر اين بيماران هر روز تمرينات بدني انجام دهند شانس بهبودي براي آنان قابل ملاحظه است. در مقاله اي که در وب سايت انجمن روانشناسي آمريکا درج آمده اشاره شده است که تمرينات بدني مداوم و روزمره تاثير بسياري در معالجه افسردگي افراد دارد.در حقيقت به پزشکان روانشناس توصيه شده که ورزش را در برنامه معالجات بيماران خود گنجانده و براي آن ارزش ويژه اي قائل شوند.در يکي از جالب ترين تحقيقات کلينيکي مشخص شده است که ورزش نه تنها در معالجه افسردگي بسيار موثر است بلکه نقش بسزائي در جلوگيري از بازگشت اين بيماري دارد و با توقف انجام حرکات ورزشي خطر بروز علائم اضطراب و افسردگي افزايش چشمگيري خواهد داشت.به گفته يکي از روانشناسان مرکز روانشناسي آمريکا مهم نيست که افراد افسرده به چه ميزان ورزش ميکنند بلکه مهم اينست که به طور مرتب روزانه وقتي را براي اين امر اختصاص دهند.

ورزش چگونه در معالجه افسردگي و اضطراب موثر است؟

به عقيده محققين ورزش باعث شادي و نشاط و بالا بردن اعتماد به نفس ميگردد زيرا افراد افسرده يا اعتماد به نفس ندارند و يا ميزان آن در آنان بسيار پايين است. ورزش احساس رضايت باطني شخص را بالا برده و فرد حس ميکند که به موفقيت هايي دست يافته است.

 

نکته با اهميتي که بايد در نظر گرفت اينست که به دليل اينکه افراد افسرده بايد انرژي کافي براي مقابله با علائم افسردگي داشته باشند بنابراين در انجام فعاليت هاي ورزشي نبايد زياده روي کرده و حد اعتدال را رعايت کنند. براي موفقيت در اين زمينه بيماران بايد قدمهاي آهسته بردارند و براي گرفتن نتيجه بهتر بايد با يک متخصص ورزشي مشورت کنند. زيرا ورزش در صورتي براي سلامت روان موثر است که به طريق صحيح بکار برده شود .

فوائد ورزش در بهبود افسردگي به طور فهرست وار ارائه ميشود :

احساس کاهش قابل ملاحظه غم و اندوه

  • افزايش اعتماد به نفس
  • ايجاد احساس موفقيت
  • افزايش خلاقيت هاي فردي

اگر در نظر بگيريم که 20 درصد از مردم دنيا داراي درجات مختلفي از افسردگي باشند و از اين بيماري رنج ميبرند و 50 در صد از مردم اساسا ورزش نمي کنند بنابراين اغلب افراد افسرده يکي از موثرترين روشهاي مقابله با افسردگي را از دست ميدهند.



منبع:پارسی طب

10 ادويه معروف، نسخه سلامت شما


10 ادويه معروف، نسخه سلامت شما
ادويه و گياهان طعم، رنگ، بو و خاصيت درماني به غذاها مي بخشد...

در این مطلب به نقل از «Prevention»، به ۱۰نوع از این مواد که با سرطان و بیماری های قلبی مقابله می کند، اشاره شده که خواندنی است.

مرزنگوش:میزان آنتی اکسیدان این گیاه ۴۲بار بیشتر از سیب است و خاصیت از بین بردن التهاب را دارد. کنترل التهاب بدن ، خطر بیماری ها از جمله سرطان را کاهش می دهد.

زعفران:این ادویه گران ترین ادویه جهان و حاوی ترکیب هایی است که افسردگی و اضطراب را کاهش می دهد.

رزماری:افزودن این گیاه به گوشت قبل از کباب کردن، علاوه بر طعم دادن احتمال ایجاد ماده سرطان زایی به نام هتروسیکلیک آمین را کاهش می دهد. نتایج بررسی ها نشان می دهد، این گیاه مانع از تکثیر سلول های سرطان سینه و لوسمی نیز می شود.

جعفری:علاوه بر خوشبوکردن دهان، از مردان در برابر سرطان پروستات محافظت می کند.

زنجبیل:این گیاه ترش کردن و درد زانو را از بین می برد. میزان کلسترول را کاهش می دهد و مانع از بروز سلول های سرطان و التهاب می شود.

دارچین:این ادویه با کنترل کردن قند خون، از دیابت جلوگیری می کند. دارچین به سلول ها کمک می کند تا گلوکز را بهتر مصرف کند.

فلفل سیاه:این ادویه طعم دهنده، مانع از رشد و تکثیر سلول های سرطان می شود.

پیازچه:این گیاه، اثر ماده سرطان زا را خنثی می کند و مانع از رشد غده های سرطانی مختلف می شود. این گیاه از خانواده پیاز، سیر، تره و... است.

آویشن:این گیاه ضدعفونی کننده، خاصیت ضدالتهابی قوی نیز دارد و این امر باعث کاهش یافتن التهاب بدن می شود و به سلامت قلب کمک می کند.

زردچوبه:این ادویه علاوه بر افزودن طعم و رنگ حاوی ترکیبی به نام کورکومین نیز است که با مقابله کردن با التهاب، از آسیب رسیدن به رگ ها پیشگیری می کند و حافظه را قوی نگه می دارد.

 

 

نشانه ابتلا به مشکلات تیروئیدی


کم کاری تیروئید, درمان تیروئید

 

میلیون ها نفر دچار مشکلات تیروئیدی هستند اما اکثریت آنها از آن بی خبرند. تیروئید غده ای پروانه ای شکل است که در گردن قرار گرفته است، غده مهم در متابولیسم و سوخت وساز بدن محسوب می شود. وقتی غده تیروئیدتان خوب عمل نکند، می تواند بر هر جنبه از سلامتیتان، به ویژه وزن، افسردگی و سطح انرژی تان اثر بگذارد.

ازآنجاکه مشکلات تیروئیدی که تشخیص داده نشده اند می تواند به شدت موجب چاقی، بیماری های قلبی، افسردگی، اضطراب، ریزش مو، ناکارایی جنسی، ناباروری و علائم و مشکلات دیگر شوند، خیلی مهم است که مراقب وضعیت سلامتی خودتان باشید.

برای اینکه مشکل تیروئید داشته باشید لازم نیست همه این علائم را در خود مشاهده کنید. در زیر به چند مورد از متداول ترین علائم و نشانه های تیروئید اشاره می کنیم:

 

۱. درد مفصلی و عضله، مشکلات تونل کارپ و تاندون

درد در ناحیه عضلات و مفصل ها، ضعف دست ها و گرایش به ایجاد مشکل تونل کارپال در دست ها، تونل تارسال در ران ها و التهاب پلانتار در پاها، همه می توانند از علائم مشکلات تیروئید تشخیص داده نشده باشند.

 

۲. ناراحتی در گردن/بزرگ شدن گردن

احساس تورم در گردن و ناراحتی در قسمت جلویی گردن، خش دار شدن صدا یا بزرگ شدن محسوس تیروئید، همه از علائم تیروئید به شمار می روند.

 

۳. تغییر در وضعیت پوست و مو

پوست و مو شدیداً دربرابر مشکلات تیروئید آسیب پذیر هستند و به ویژه، ریزش مو یکی از متداول ترین علائم مشکلات تیروئید می باشد. در کم کاری تیروئید، موها معمولاً شکننده، زبر و خشک می شوند که خیلی راحت شکننده شده و می ریزند. پوست نیز ممکن است شدیداً زبر، خشک و پوسته پوسته شود. در کم کاری تیروئید، معمولاً ریزش موی غیرطبیعی در لبه بیرونی ابرو ایجاد می شود. در پُرکاری تیروئید، ریزش موی جدی اتفاق افتاده و پوست نیز حساس و نازک می شود.

 

۴. مشکلات گوارشی

کم کاری تیروئید معمولاً با یبوست جدی و طولانی مدت همراه است درحالیکه پُرکاری تیروئید با اسهال و سندرم روده آسیب پذیر همراه است.

 

۵. بی نظمی عادت ماهیانه و مشکلات باروری

کم کاری تیروئید معمولاً موجب سنگین تر شدن، دردناک تر شدن و بیشتر شدن عادت ماهیانه می شود و در پُرکاری تیروئید معمولاً عادت ماهیانه بسیار کوتاه، سبک و دیر به دیر خواهد شد. مشکلات تیروئیدی که تشخیص داده نشده و درمان نمی شوند ممکن است منجر به ناباروری نیز شوند.

 

۶. سابقه خانوادگی

اگر مشکلات تیروئید در خانواده شما موروثی باشند، شما بیشتر در معرض ابتلا به آنها قرار دارید. البته ممکن است از وجود این مشکل در خانواده خود اطلاع نداشته باشید، زیرا این مشکل معمولاً در میان نسل قبل به عنوان گواتر معروف بوده است. بنابراین به هر حرف و صحبتی که در خانواده درمورد گواتر و اضافه وزن ناشی از مشکل غدد پیش آمد دقت کنید زیرا همین ها می تواند به طور غیرمستقیم به مشکلات تیروئید اشاره داشته باشد.

 

۷. مشکلات کلسترول

بالا رفتن کلسترول، مخصوصاً وقتی به رژیم غذایی، ورزش یا داروهای پایین آورنده کلسترول واکنش پذیر نباشد، می تواند نشانه کم کاری تیروئید باشد. پایین بودن غیرطبیعی کلسترول نیر می تواند نشانه پُرکاری تیروئید باشد.

 

۸. افسردگی و اضطراب

افسردگی و اضطراب می توانند نشانه هایی از بیماری تیروئید قلمداد شوند. کم کاری تیروئید معمولاً با افسردگی همراه است و پُرکاری آن معمولاً با اضطراب و حملات ترس. افسردگی که به داروهای ضدافسردگی نیز واکنش نمی دهد هم می تواند نشانه یک اختلال تیروئید تشخیص داده نشده باشد.

 

۹. تغییرات وزن

ممکن است یک رژیم غذایی کم چربی و کم کالری را با یک برنامه ورزشی قوی دنبال کنید اما موفق به پایین آوردن وزنتان نشوید. مشکل در پایین آوردن وزن می تواند نشانه کم کاری تیروئید باشد. در پُرکاری تیروئید نیز ممکن است باوجود خوردن همان مقدار غذای قبل یا حتی بیشتر از آن وزنتان پایین بیاید. تغییرات وزن بی دلیل و غیرطبیعی می تواند نشانه های کم کاری یا پُرکاری تیروئید باشند.

 

۱۰. خستگی

احساس خستگی وقتی از خواب بیدار می شوید، طوریکه انگار ۸ تا ۱۰ ساعت خواب شب برایتان کافی نبوده است و قادر نیستید فعالیت های روزمره تان را شروع کنید، می تواند نشانه های مشکلات تیروئید باشد. (در پُرکاری تیروئید هم ممکن است فرد دچار بی خوابی شوید و همین باعث خسته ماندن شما در طول روز شود.)

اگر این علائم را در خود مشاهده می کنید، حتماً به پزشک مراجعه کنید تا آزمایش کامل تیروئید از شما گرفته و وضعیتتان را ارزیابی کند.

منبع:سایت بیتوته


افسردگی خطر سکته مغزی را افزایش می‌دهد

افسردگی خطر سکته مغزی را افزایش می‌دهد


سلامت > بیماری- همشهری آنلاین:


بیماری افسردگی نه تنها خطر خودکشی به همراه دارد، بلکه می‌تواند حتی تاثیرات جسمی بر بیمار بگذارد. بر اساس پژوهشی جدید، افسردگی می‌تواند ریسک سکته‌ مغزی مرگبار را افزایش دهد.

این‌که بیماری افسردگی می‌‌تواند منجر به خودکشی شود امری واضح است، اما پزشکان نباید اثرات جسمی بیماری افسردگی را دست‌کم بگیرند. محققین دانشگاه هاروارد در این باره پژوهشی انجام داده‌ و نتایج آن را در نشریه‌ علمی Jama منتشر کرده‌اند. بر اساس نتایج این مطالعه، بیماری افسردگی ریسک سکته‌ مغزی منجر به مرگ را به شدت افزایش می‌دهد.

افزایش ریسک سکته‌ مغزی به میزان ۴۵ درصد

به گزارش دویچه‌وله، دانشمندان برای انجام این تحقیق، وضعیت ۳۰۰ هزار بیمار افسرده تا سن ۲۹ سال را مورد بررسی قرار دادند. نتیجه‌ تحقیق ‌آن بود که افسردگی ریسک سکته‌ مغزی را حدود ۴۵ درصد افزایش می‌دهد و خطر این را ‌که این سکته مرگبار نیز باشد، حدود ۵۵ درصد بالا می‌برد.

البته دانشمندان تاثیرات افسردگی در انواع مختلف سکته‌ مغزی را از هم تفکیک کرده‌اند. خطر سکته‌‌ ناشی از نارسایی‌های ناگهانی جریانات خونی در مغز، در فرد افسرده به میزان ۲۵ درصد افزایش می‌یابد. در مقابل، افسردگی بر سکته‌ مغزی‌ ناشی از خونریزی مغزی، تاثیری نمی‌گذارد.

بیماران افسرده و اهمیت کمتر به سلامتی

بنا بر داده‌های موجود در آمریکا، سالانه حدود ۸ / ۵ درصد مردان و ۵ / ۹ درصد زنان در این کشور دچار افسردگی می‌شوند. در آلمان در حال حاضر حدود ۴ میلیون نفر مبتلا به افسردگی هستند.

دلیل این‌که چرا افسردگی می‌تواند منجر به سکته‌ مغزی شود، هنوز به طور کامل مشخص نیست. دانشمندان می‌گویند که افسردگی، شیمی مغز را مختل می‌کند و میزان عفونت خون را بالا می‌برد. افزون بر این، انسان‌های مبتلا به افسردگی، معمولا به سلامت خود اهمیت نمی‌دهند، سیگار می‌کشند، حرکت بدنی کمی دارند و از تغذیه‌ خوبی برخوردار نیستند. آنها معمولا فشار خون بالایی دارند و مبتلا به بیماری قند هستند. این دو بیماری، ریسک سکته‌ مغزی را بالا می‌برد.

پژوهش انجام گرفته در باره افسردگی، نشان می‌دهد که جستجوی صرف درباره دلایل جسمی بیماری‌ها، به تحقیقات درست و کامل منجر نمی‌شود. به‌طور نمونه، مطالعات اخیر نشان می‌دهند که افسردگی حتی می‌تواند منجر به فرسایش استخوان‌ها و بیماری‌های قلبی نیز بشود.



منبع : همشهری